گنجور

شمارهٔ ۶۲

ز زلف و خال داری لشکر‌ی چند
صفی بر بند و بگشا کشوری چند
به چوگان اندرش گویا فتاده است
به پای بادپای او سری چند
بر آن رخ خال‌ها بینم خطر‌هاست
به برج مه قران اختری چند
بد گردون مگو چون می‌توان ساخت
از این جام مرصع ساغری چند
عرق آب لطافت نوش گفتار
به یک جنت روان بین کوثر‌ی چند
در میخانه بگشا تا ببندد
خدا از فتنه بر عالم دری چند
طلسمی ساخت از خط چشمش افسوس
بماندم در خط از جادو‌گر‌ی چند
هوس شد درس سالوسم بیارید
ز تحقیقات مفتی دفتر‌ی چند
نمودم زاهدان را نکته عشق
نهادم بار عیسی بر خری چند
نشان مرغ دل جستم ز گلزار
به زیر خاربن دیدم پری چند
خدابینی ز خودبینان مجویید
که ناید فربهی از لاغری چند
میان خرقه‌پوشان کیست یغما
مسلمانی اسیر کافری چند

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز زلف و خال داری لشکر‌ی چند
صفی بر بند و بگشا کشوری چند
هوش مصنوعی: از زیبایی و جذابیت چهره‌ات، چندین گروه از دل باخته‌ها به صف آمده‌اند و به‌دنبال تو هستند. تعداد زیادی از مفهوم و عشق را برای تو به وجود آوردند.
به چوگان اندرش گویا فتاده است
به پای بادپای او سری چند
هوش مصنوعی: در اینجا به نظر می‌رسد که یک توپ چوگان به طور ناگهانی به پای یک سوارکار یا شخصی که در حال گام‌برداشتن است برخورد کرده است، و این سوارکار با سرعت و به طرز خاصی در حال حرکت است.
بر آن رخ خال‌ها بینم خطر‌هاست
به برج مه قران اختری چند
هوش مصنوعی: در آن چهره، نشانه‌های خطر را می‌بینم و در کنار ماه و ستاره‌ها، نشانه‌هایی از آشفتگی وجود دارد.
بد گردون مگو چون می‌توان ساخت
از این جام مرصع ساغری چند
هوش مصنوعی: از آسمان نگو که چگونه می‌توان از این جام گرانبها چندین لیوان درست کرد.
عرق آب لطافت نوش گفتار
به یک جنت روان بین کوثر‌ی چند
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و دلنشینی صحبت‌ها و کلام اشاره دارد که مانند آب شیرین در باغ بهشتی است. آن را با یک محیط خوشبو و دلپذیر که در آن چندین چشمه وجود دارد، مقایسه می‌کند. منظور این است که کلام خوب و لطیف می‌تواند انسان را به فضایی آرام و خوشایند ببرد.
در میخانه بگشا تا ببندد
خدا از فتنه بر عالم دری چند
هوش مصنوعی: درهای میخانه را باز کن تا خداوند از ایجاد فتنه‌ها و مشکلات در جهان جلوگیری کند.
طلسمی ساخت از خط چشمش افسوس
بماندم در خط از جادو‌گر‌ی چند
هوش مصنوعی: او با نگاه دلربایش جادویی را به وجود آورد که من در دام آن گرفتار شدم و نتوانستم از آن بگریزم.
هوس شد درس سالوسم بیارید
ز تحقیقات مفتی دفتر‌ی چند
هوش مصنوعی: خواهش مندی و فریب‌کاری خود را کنار بگذارید و چند کتاب تحقیقاتی از عالم مشهور بیاورید تا به من درس بدهید.
نمودم زاهدان را نکته عشق
نهادم بار عیسی بر خری چند
هوش مصنوعی: من به زاهدان نشان دادم که عشق چیست و مانند بار عیسی بر خر چندین را حمل کردم.
نشان مرغ دل جستم ز گلزار
به زیر خاربن دیدم پری چند
هوش مصنوعی: در باغ گل به دنبال محبت و آرزوهای دل خود بودم، اما در زیر خارها چند پری را مشاهده کردم.
خدابینی ز خودبینان مجویید
که ناید فربهی از لاغری چند
هوش مصنوعی: به دنبال افرادی که فقط خود را می‌بینند نباشید، زیرا از افرادی که به خود مشغول‌اند، تنها نمی‌توان به موفقیت‌های بزرگ دست یافت.
میان خرقه‌پوشان کیست یغما
مسلمانی اسیر کافری چند
هوش مصنوعی: در میان گروهی که به ظاهر دیندارند، چه کسی است که بتواند به درستی بگوید مسلمانان واقعی در دام کافران گرفتار شده‌اند؟