گنجور

شمارهٔ ۴۹

سینه‌ام مجمر و عشق آتش و دل چون عود است
این نفس نیست که برمی‌کشم از دل، دود است
دل ندانم ز خدنگ که به خون خفت ولی
اینقدر هست که مژگان تو خون‌آلود است
از تو گر لطف و کرم ور همه جور است و ستم
چه تفاوت که ایاز آنچه کند محمود است
خلق و بازار جهان کِش همه سود است زیان
من و سودای محبت که زیانش سود است
مهر از شیون من وضع روش داده زیاد
یا در صبح شب هجر تو قیراندود است
هر که یغما نگرد زلف و خط او گوید
دبر دیو سلیمان زره داود است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سینه‌ام مجمر و عشق آتش و دل چون عود است
این نفس نیست که برمی‌کشم از دل، دود است
هوش مصنوعی: دل من مانند مجمری است که عشق در آن شعله‌ور است و احساساتم مانند چوب عودی می‌سوزند. هر نفس که از دلمی‌کشم، فقط دود است و نشان‌دهندهٔ آتش درونم.
دل ندانم ز خدنگ که به خون خفت ولی
اینقدر هست که مژگان تو خون‌آلود است
هوش مصنوعی: نمی‌دانم تیر عشق چه بر سر دل آورده که به خون افتاده است، اما این را می‌دانم که چشمانت سرخ و آغشته به خون است.
از تو گر لطف و کرم ور همه جور است و ستم
چه تفاوت که ایاز آنچه کند محمود است
هوش مصنوعی: اگر تو نیکویی و بخشش داشته باشی، یا اینکه به هر نوع ظلم و ستمی مرتکب شوی، برای من فرقی ندارد، چون ایاز هر چه انجام دهد، محمود هم همان کار را می‌کند.
خلق و بازار جهان کِش همه سود است زیان
من و سودای محبت که زیانش سود است
هوش مصنوعی: زندگی در جهان برای همه مردم سود و منفعتی دارد، اما در دل من عشق و محبت وجود دارد که به نظر می‌رسد زیان‌آور است، در حالی که در حقیقت این عشق، سودی عمیق برای من به همراه دارد.
مهر از شیون من وضع روش داده زیاد
یا در صبح شب هجر تو قیراندود است
هوش مصنوعی: عشق و محبت من از درد و غم، به شدت افزایش یافته است، یا اینکه در صبح، شب دوری تو مانند قیر تیره و تار است.
هر که یغما نگرد زلف و خط او گوید
دبر دیو سلیمان زره داود است
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی زلف و خط او توجه نکند، مانند کسی است که نمی‌داند زره داوود، نشانی از دیو سلیمان است.