گنجور

شمارهٔ ۴۷

آشکارا به در مفتیم ار باری هست
در نهان نیز به پیمانه کشان کاری هست
مشمر از سلسله سبحه شماران که مرا
زیر سجاده نهان حلقه زناری هست
خو ندارم به ستم سلسله از پا بگشا
تا مرا زآن سر کو قوت رفتاری هست
وصل خواهی مکن از هجر شکایت که طبیب
نرود جز ره آن کوچه که بیماری هست
زاهد ار سایه طوبی به سرم نیست چه باک
در خرابات مغان سایه دیواری هست
با خیال سر زلفت به همه شهر شبی
به دو چشمت که اگر دیده بیداری هست
همه سرگرم تماشا و تو یغما خاموش
که به صیاد رساند که گرفتاری هست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آشکارا به در مفتیم ار باری هست
در نهان نیز به پیمانه کشان کاری هست
هوش مصنوعی: اگرچه ما به صراحت و علنی در حال تلاش و کوشش هستیم، اما در پشت صحنه هم کارهایی در حال انجام است که اگر لازم باشد، وجود دارد.
مشمر از سلسله سبحه شماران که مرا
زیر سجاده نهان حلقه زناری هست
هوش مصنوعی: به دیگران نگو که من در زمره شمارنده‌ها هستم، زیرا زیر سجاده‌ام حلقه‌ای از زنجیر وجود دارد که در آن نهان است.
خو ندارم به ستم سلسله از پا بگشا
تا مرا زآن سر کو قوت رفتاری هست
هوش مصنوعی: من به ظلم و ستم این زنجیر عادت ندارم، آن را از پایم باز کن تا از آن طرف کوه، قوت و نیرویی برای رفتار و عمل کردن دارم.
وصل خواهی مکن از هجر شکایت که طبیب
نرود جز ره آن کوچه که بیماری هست
هوش مصنوعی: اگر به وصال می‌خواهی برسی، از جدایی گله نکن، زیرا طبیب تنها به درمان بیماری‌هایی می‌پردازد که در آن کوچه وجود دارند.
زاهد ار سایه طوبی به سرم نیست چه باک
در خرابات مغان سایه دیواری هست
هوش مصنوعی: اگر زاهد و پرهیزگار، سایه درخت طوبی را بالای سر من ندارد، برایم مهم نیست؛ زیرا در خرابه‌های مغان، حداقل سایه دیواری وجود دارد.
با خیال سر زلفت به همه شهر شبی
به دو چشمت که اگر دیده بیداری هست
هوش مصنوعی: با تصور موهای تو در تمام شهر سر می‌زنم، به چشمانت که اگر بیدار باشد، کاری نمی‌توان انجام داد.
همه سرگرم تماشا و تو یغما خاموش
که به صیاد رساند که گرفتاری هست
هوش مصنوعی: همه مشغول تماشای صحنه هستند و تو در گوشه‌ای بی‌صدا نشسته‌ای، گویی به صیاد می‌خواهی بگویی که در دام، مشکلی پیش آمده است.