گنجور

شمارهٔ ۲۹

به خاک تیره خون دختر رز ریخت از پندت
برو واعظ که این خون باد دامنگیر فرزندت
خلل گر نیستت در گوهر واعظ چرا مادر
به عهد کودکی در دامن محراب افکندت
تو را تحت الحنک عابد، نبی دانی چرا فرمود
چو مجنونی به حکمت خواست بر گردن نهد بندت
تو ناصح گر بدینسان غم خوری از عیش می‌خوار‌ان
کسی در باغ جنت هم نخواهد یافت خرسندت
چو خوناب کباب آید ز مژگان شور طعم اشکم
نمک پاشیده از بس بر دل ریشم شکر خندت
حلاوت برد خط از شکرین لعلت‌، ترش منشین
رها کن تلخ‌گفتار‌ی که زهرآمیز شد قندت
پی دریوزه می سر نهادی خوش به پای خم
جم عهدی اگر یغما به جامی دست گیرندت

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به خاک تیره خون دختر رز ریخت از پندت
برو واعظ که این خون باد دامنگیر فرزندت
هوش مصنوعی: به خاطر سخنان نادرستت، دختر زیبای گل‌ها به خاک سیاه افتاد و خونش ریخته شد. ای واعظ، بهتر است از این ماجرا برای خودت عبرت بگیری، چرا که این خون ممکن است دامنت را نیز بگیرد.
خلل گر نیستت در گوهر واعظ چرا مادر
به عهد کودکی در دامن محراب افکندت
هوش مصنوعی: اگر عیب و نقصی در وجود تو نیست، پس چرا مادر تو در دوران کودکی‌ات، تو را در دامن عبادت و دعا پرورش داد؟
تو را تحت الحنک عابد، نبی دانی چرا فرمود
چو مجنونی به حکمت خواست بر گردن نهد بندت
هوش مصنوعی: عابدی که در زیرچشمی به تو نگاه می‌کند، می‌داند که چرا پیامبر (نبی) فرمود که مثل مجنون، برای حکمت، می‌خواهد بندی را به گردن تو بیفکند.
تو ناصح گر بدینسان غم خوری از عیش می‌خوار‌ان
کسی در باغ جنت هم نخواهد یافت خرسندت
هوش مصنوعی: اگر تو به عنوان پندی‌دهنده این‌گونه غمگینی، هیچ کس در باغ بهشت هم نمی‌تواند تو را خرسند کند.
چو خوناب کباب آید ز مژگان شور طعم اشکم
نمک پاشیده از بس بر دل ریشم شکر خندت
هوش مصنوعی: وقتی اشک‌هایم مانند آتش به صورت من سرازیر شوند و طعم تلخ آن‌ها به مانند نمک بر دل زخمی‌ام بریزد، در عوض، لبخند تو همچون شکر است.
حلاوت برد خط از شکرین لعلت‌، ترش منشین
رها کن تلخ‌گفتار‌ی که زهرآمیز شد قندت
هوش مصنوعی: وقتی خطی زیبا و شیرین از تو می‌خوانم، تلخی و درد را فراموش کن. نگذار سخن تلخ و زهرآلود به طعم شیرین و قند تو لطمه بزند.
پی دریوزه می سر نهادی خوش به پای خم
جم عهدی اگر یغما به جامی دست گیرندت
هوش مصنوعی: اگر برای به دست آوردن چیزی به درِ دیگران بروی و خود را ناچیز نشان دهی، خوشا به حالت که اگر در دنیای خوشی‌ها و رنج‌ها، کسی تو را به چنگ آورد.