گنجور

شمارهٔ ۱۵۲

حاصل من چیست ز فرزانگی
رنج، خوشا عالم دیوانگی
آنکه سر زلف تو زنجیر ساخت
داد به ما منصب دیوانگی
بو که نمائیم به خویش آشنا
هست به خویشم سر بیگانگی
بهر سمند تو سلیمان نشان
مور شود طالب بی خانگی
لعل لبت چون هوس می کند
کعبه کند دعوی میخانگی
غیر تو یغما به کمند بتان
کس ننهد گردن مردانگی

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حاصل من چیست ز فرزانگی
رنج، خوشا عالم دیوانگی
هوش مصنوعی: من از زحمت و تلاش برای کسب دانش و خرد چه بهره‌ای می‌برم؟ ای کاش در دنیای دیوانگی بودم که شاید زندگی‌ام شادتر می‌بود.
آنکه سر زلف تو زنجیر ساخت
داد به ما منصب دیوانگی
هوش مصنوعی: کسی که با تیرگی موی تو ما را به زنجیر کشید، به ما مقام دیوانگی را عطا کرد.
بو که نمائیم به خویش آشنا
هست به خویشم سر بیگانگی
هوش مصنوعی: اگر خود را به دیگران نشان دهیم، به خوبی می‌دانیم که درون خودمان چه هست؛ به همین دلیل، احساس بیگانگی و جدایی از خودمان را تجربه می‌کنیم.
بهر سمند تو سلیمان نشان
مور شود طالب بی خانگی
هوش مصنوعی: برای شتر تو، سلیمان هم که باشد، نشانه‌ی مور خواهد شد و کسی که در جستجوی خانه نیست خواهد شد.
لعل لبت چون هوس می کند
کعبه کند دعوی میخانگی
هوش مصنوعی: زبانت مانند لعل (یعنی زرد) است که وقتی به خواسته‌اش می‌رسد، مانند کعبه به میخانه (محل شراب‌خواری) ادعا می‌کند. این اشاره به جاذبه و جذابیت لبان انسان دارد که بر دل‌ها تأثیر می‌گذارد.
غیر تو یغما به کمند بتان
کس ننهد گردن مردانگی
هوش مصنوعی: به جز تو، هیچ کس قدرت به بند کشیدن مردانگی را ندارد.