گنجور

شمارهٔ ۱۵۱

آن مه ز مهر برداشت طرف نقاب نیمی
امروز یا برآمد ز ابر آفتاب نیمی
از تاب سینه گرم وز موج دیده تر
پیوسته ام در آتش نیمی در آب نیمی
گر ملک نشاتینم بخشد خدای سازم
نیمی فدای ساقی، رهن شراب نیمی
دارم ز دست رویت روئی ز دست خویت
نیم از طپانچه نیلی وز خون خضاب نیمی
بینم مگر جمالت یا صورت خیالت
چشمی مراست بیدار نیمی به خواب نیمی
یعنی ز جان گذشته مسکین دلی شب و روز
زان چهر و زلف در تب نیمی به تاب نیمی
تحقیق شام هجران یغما چه می کنی هست
از نیم آن قیامت روز حساب نیمی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلاتن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن مه ز مهر برداشت طرف نقاب نیمی
امروز یا برآمد ز ابر آفتاب نیمی
هوش مصنوعی: امروز نیمی از زیبایی آن معشوق نمایان شده است، گویی که آفتاب از میان ابرها پیدا شده.
از تاب سینه گرم وز موج دیده تر
پیوسته ام در آتش نیمی در آب نیمی
هوش مصنوعی: من از گرمای دل و رطوبت اشک‌هایم دائم در حال سوختن هستم؛ نیمی از وجودم در آتش و نیمی دیگر در آب غوطه‌ور است.
گر ملک نشاتینم بخشد خدای سازم
نیمی فدای ساقی، رهن شراب نیمی
هوش مصنوعی: اگر خداوند دو جهان را به من ببخشد، نیمی از آن را فدای ساقی می‌کنم و نیمی دیگر را در راه شراب می‌گذارم.
دارم ز دست رویت روئی ز دست خویت
نیم از طپانچه نیلی وز خون خضاب نیمی
هوش مصنوعی: من از زیبایی تو به شدت متاثر شده‌ام، و نمی‌دانم که آیا از ضربه‌ها و دردهایی که به من وارد کرده‌ای، بیشتر ناراحت هستم یا از اثراتی که روی من گذاشته‌ای.
بینم مگر جمالت یا صورت خیالت
چشمی مراست بیدار نیمی به خواب نیمی
هوش مصنوعی: شاید با زیبایی تو یا چهره خیالت، چشمی مرا بیدار نگه‌دارد. من نیمی بیدار و نیمی خوابیده‌ام.
یعنی ز جان گذشته مسکین دلی شب و روز
زان چهر و زلف در تب نیمی به تاب نیمی
هوش مصنوعی: شخصی از شدت عشق و شوق به محبوب خود به شدت رنج می‌برد و شب و روز در حالتی از اشتیاق و ناراحتی به سر می‌برد. او از زیبایی چهره و موهای محبوبش به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و در میان کشمکش‌های احساسی و حسرت به سر می‌برد.
تحقیق شام هجران یغما چه می کنی هست
از نیم آن قیامت روز حساب نیمی
هوش مصنوعی: در شام غم و جدایی، چه کار می‌کنی؟ این حالتی که داری، از نشانه‌های روز حساب و قیامت است.