گنجور

شمارهٔ ۱۲

یار به ساغر از عرق ره ندهد شراب را
ساخت تیول مشتری خانه آفتاب را
آن می سال خورد کو کز مدد وجود وی
سوی خود از در عدم بازکشم شباب را
توبه من ز می قبول آمده ور تو ساقئی
باز دهم به آسمان دعوت مستجاب را
ساقی اگر حساب می کرد خطا صواب دان
جام کش و سپاس ران دولت بی حساب را
مرد هنر چه غم خورد خاصه به عیب نیستی
جلوه تمامتر بود شاهد بی نقاب را
خون سیاوشان کشد هر که زجام خسروی
بنگه رستم آورد تخت فراسیاب را
بیهده چهر روشنش تیره نشد به دود خط
خیر نیاید از خدا خرمن بی نصاب را
حال خراب من نگر ساقی سیمبر بده
ساغر زر که پادشه گنج نهد خراب را
تندی خوی یار بین عیب سرشک دل مکن
بر سر آتش ای عجب خون نرود کباب را
شید صلاح و شرک دین عشق خطا صفا گنه
مصحف باژگون نگر مفتی بی کتاب را
تنگ بود به رقص ما وسعت کاخ ششدری
میخ بکن رسن ببر خیمه نه قباب را
آتش و باد را کشد مایه ز می به مردمی
معنی جان پاک بین صورت خاک و آب را
یغما انده جهان چند خوری چه می کند
رسته هیچ بام و در این همه احتساب را

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یار به ساغر از عرق ره ندهد شراب را
ساخت تیول مشتری خانه آفتاب را
هوش مصنوعی: دوست محبوبم اجازه نمی‌دهد که از ساقی شراب بنوشم، چون شرابی که ما می‌نوشیم، از باغ مشتری، که زیر نور خورشید رشد کرده، به دست آمده است.
آن می سال خورد کو کز مدد وجود وی
سوی خود از در عدم بازکشم شباب را
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر وجود او از نبود به سوی خودم می‌آیم، باید از شراب سالانه بنوشد تا جوانی را دوباره تجربه کنم.
توبه من ز می قبول آمده ور تو ساقئی
باز دهم به آسمان دعوت مستجاب را
هوش مصنوعی: اگر توبه‌ام از نوشیدن شراب قبول شود، من به تو می‌گویم که ای ساقی، به آسمان دعوت را برایم اجابت کن.
ساقی اگر حساب می کرد خطا صواب دان
جام کش و سپاس ران دولت بی حساب را
هوش مصنوعی: ای ساقی، اگر بخواهی اشتباهات را از درستی‌ها تفکیک کنی، پس بیا جام را پر کن و به خاطر نعمت‌های بی‌پایانی که داریم، سپاسگزاری کنیم.
مرد هنر چه غم خورد خاصه به عیب نیستی
جلوه تمامتر بود شاهد بی نقاب را
هوش مصنوعی: مرد هنرمند نباید ناراحت باشد، زیرا عیوب وجود از زیبایی‌های او نمی‌کاهد و در واقع نمایان‌تر و بهتر از قبل می‌شود.
خون سیاوشان کشد هر که زجام خسروی
بنگه رستم آورد تخت فراسیاب را
هوش مصنوعی: هر کسی که با نیرنگ و فریب از کرسی سلطنت خسرو خوشبختی را به دست آورد، باعث ریخته شدن خون سیاوشان خواهد شد.
بیهده چهر روشنش تیره نشد به دود خط
خیر نیاید از خدا خرمن بی نصاب را
هوش مصنوعی: روشنی چهره او بیهوده نمی‌ماند و با وجود مشکلات، از آن نیکی به وجود نمی‌آید؛ خوبان دنیا از خدا بهره کافی نمی‌برند.
حال خراب من نگر ساقی سیمبر بده
ساغر زر که پادشه گنج نهد خراب را
هوش مصنوعی: به حال خراب و نامناسب من توجه کن، ای ساقی زیبا، جام طلایی را به من بده، زیرا پادشاه ثروت نیز به سرنوشت نابسامان دچار شده است.
تندی خوی یار بین عیب سرشک دل مکن
بر سر آتش ای عجب خون نرود کباب را
هوش مصنوعی: عشق و محبت می‌تواند انسان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و گاهی حتی ویژگی‌های منفی معشوق را هم باید پذیرفت. به همین دلیل، زمانی که دلی داغ و ناراحت است، نباید به شکایت و گلایه از محبوب بپردازد. شگفت‌انگیز این است که حتی در دل آتش و سوختگی، خون و غم نمی‌تواند طعمی را که کباب دارد، از بین ببرد. در واقع، عشق و علاقه، فراتر از مشکلات و سختی‌هاست و نمی‌توان به سادگی آن را نادیده گرفت.
شید صلاح و شرک دین عشق خطا صفا گنه
مصحف باژگون نگر مفتی بی کتاب را
هوش مصنوعی: درباره‌ی عشق و دین و خوبی و بدی صحبت می‌کند. می‌گوید که گاهی خوب بودن و بد بودن در عشق ممکن است به هم بیفتند. به نوعی، گذشته‌های نادرست می‌توانند در نگاه‌مان به دین و عشق تأثیر بگذارند. همچنین به کسی اشاره می‌شود که بدون دانش و کتاب در مورد دین، نظر می‌دهد.
تنگ بود به رقص ما وسعت کاخ ششدری
میخ بکن رسن ببر خیمه نه قباب را
هوش مصنوعی: در این شعر به محدودیت فضا برای رقص اشاره شده و به نوعی از شرایط تنگی و ناامنی صحبت می‌شود. شاعر به این نکته پرداخته که حتی در چنین وضعیتی هم باید با خلاقیت و ابتکار عمل کرد و از امکانات موجود استفاده کرد، مانند بستن یا تنظیم چادر و قبابه. این بیانگر تلاش برای ایجاد شادی و نشاط در شرایط سخت است.
آتش و باد را کشد مایه ز می به مردمی
معنی جان پاک بین صورت خاک و آب را
هوش مصنوعی: شراب قدرتی دارد که می‌تواند آتش و باد را تحت تأثیر قرار دهد و به انسان نیرویی می‌بخشد که روح پاکش را در میان جسم خاکی و آب ببینید.
یغما انده جهان چند خوری چه می کند
رسته هیچ بام و در این همه احتساب را
هوش مصنوعی: دنیا چقدر غمگین است، تو چه نیازی به اندوه داری؟ هیچ چیزی در این دنیا ما را نجات نمی‌دهد و همه چیز را باید به حساب آورد.