شمارهٔ ۱۱۸
تا ز مینای غم عشق تو صهبا زدهام
عقل را شیشه ناموس به خارا زدهام
از پی میمنت عیش مرا تیغ شراب
تا به دست آمده بر گردن تقوا زدهام
می مسیحا و منِ غمزده رنجور، مکن
عیب اگر دست بهدامان مسیحا زدهام
کاکل و زلف بتان دوده جور و ستمند
به تظلم در این سلسله شبها زدهام
آسمان! چند مرا شیشهٔ دل میشکنی؟
شرمی آخر مگرت سنگ به مینا زدهام؟
با لب و قد تو انصاف ز کوتهنظری است
گر به غفلت مثَلِ کوثر و طوبی زدهام
سبقتم بیجهتی نیست ز ارباب سخن
دو سه روزی است که گام از پی یغما زدهام
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا ز مینای غم عشق تو صهبا زدهام
عقل را شیشه ناموس به خارا زدهام
هوش مصنوعی: از شراب غم عشق تو تا حد زیادی intoxicated شدهام و عقل را مثل شیشهای شکسته بر زمین کوبیدهام.
از پی میمنت عیش مرا تیغ شراب
تا به دست آمده بر گردن تقوا زدهام
هوش مصنوعی: به خاطر خوشی و سعادت، زندگیام را با نوشیدن شراب سپری میکنم، و اکنون که به این لذت دست یافتهام، تقوا و پرهیزکاری را بر گردن خود میگذارم.
می مسیحا و منِ غمزده رنجور، مکن
عیب اگر دست بهدامان مسیحا زدهام
هوش مصنوعی: ای دوست، بیخود نباش و مگو که من کمبودهایی دارم، چون من هم در این دنیای پر از درد، به مسیحی که مرهمی بر زخمها است، پناه آوردهام.
کاکل و زلف بتان دوده جور و ستمند
به تظلم در این سلسله شبها زدهام
هوش مصنوعی: موها و زلفهای زیبارویان پر از درد و ظلم است و من در این شبهای طولانی به فریاد میزنم و از آنها شکایت دارم.
آسمان! چند مرا شیشهٔ دل میشکنی؟
شرمی آخر مگرت سنگ به مینا زدهام؟
هوش مصنوعی: ای آسمان! چند بار میخواهی قلب من را بشکنی؟ آیا شرمی نداری که سنگ به ظرف نازک و زیبای من میزنی؟
با لب و قد تو انصاف ز کوتهنظری است
گر به غفلت مثَلِ کوثر و طوبی زدهام
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و اندامت را با چشمپوشی و بیتوجهی بسنجیم، به نوعی نادانی دچار شدهایم، زیرا من بیدلیل به تو مانند کوثر و طوبی تشبیه کردهام.
سبقتم بیجهتی نیست ز ارباب سخن
دو سه روزی است که گام از پی یغما زدهام
هوش مصنوعی: من به هیچ دلیلی به دنبال یغما رفتهام، فقط به خاطر اینکه در دنیای شعر و ادب قدم میزنم، چند روزی است که به این مسیر گام نهادهام.