گنجور

شمارهٔ ۸۳ - در حق فخر الدین

اجل فخر دین ، ای کریم جهان
ترا داد یزدان همه جاه هستی
بفضل و کرم دست گیرم ، که در غم
مرا کشت اندیشهٔ تنگ دستی
بود هیچ آیا که ما خادمان را
شراب سخای تو آرد بمستی ؟
بیک جذبهٔ مکرمت بخت ما را
ببالا رساند کف تو ز پستی ؟
بدو نام نیکو طلب کن بدنیا
که چیزی نیاید ز دنیاپرستی

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اجل فخر دین ، ای کریم جهان
ترا داد یزدان همه جاه هستی
هوش مصنوعی: ای بزرگوار جهانی، مرگ که نشانه‌ی افتخار دین است، به تو از سوی خداوند همه‌ی مقام‌های هستی را عطا کرده است.
بفضل و کرم دست گیرم ، که در غم
مرا کشت اندیشهٔ تنگ دستی
هوش مصنوعی: به خاطر لطف و بخشش تو، به کمک من بیا، زیرا فکر کمبود مالی در غم و اندوه مرا از پا درآورده است.
بود هیچ آیا که ما خادمان را
شراب سخای تو آرد بمستی ؟
هوش مصنوعی: آیا هیچ کسی وجود دارد که خادمان تو را در مستی به واسطه شراب بخشش تو دچار شگفتی کند؟
بیک جذبهٔ مکرمت بخت ما را
ببالا رساند کف تو ز پستی ؟
هوش مصنوعی: با قدرت و جاذبه‌ای که از لطف تو ناشی می‌شود، آیا سرنوشت ما را از پایین به بالا نمی‌برد؟
بدو نام نیکو طلب کن بدنیا
که چیزی نیاید ز دنیاپرستی
هوش مصنوعی: در زندگی به دنبال نام نیکو باش و از دنیاپرستی دوری کن، زیرا از تعلقات دنیوی چیزی به دست نخواهد آمد.