شمارهٔ ۷۵ - در شکر گزاری از پادشاه
احوال بنده باز نظامی گرفت نو
اسباب عیش بنده قوامی گرفت نو
بی صیت و نام بود وز عدل خدایگان
صیتی گرفت تازه و نامی گرفت نو
بخت نفور گشته باقبال سنجری
نزدیک بنده و سامی گرفت نو
اینک ز بهر کشتن اعدای دولتت
نده بدست قهر حسامی گرفت نو
شمارهٔ ۷۴ - در تهنیت وزارت: صدرا ، وزارت از تو جمالی گرفت نو شمارهٔ ۷۶ - در وصف قصر خوارزمشاه اتسز: زهی ! قصر خوارزمشاهی ، که دولت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
احوال بنده باز نظامی گرفت نو
اسباب عیش بنده قوامی گرفت نو
هوش مصنوعی: زندگی من دوباره به سامان رسید و حالا چیزهای تازهای برای خوشی و شادکامیام فراهم شده است.
بی صیت و نام بود وز عدل خدایگان
صیتی گرفت تازه و نامی گرفت نو
هوش مصنوعی: بینام و نشان بود، اما از عدل و قدرت خداوند، نام و نشانی تازه و جدید به دست آورد.
بخت نفور گشته باقبال سنجری
نزدیک بنده و سامی گرفت نو
هوش مصنوعی: بخت بد به همراه بخت خوب، به نزدیک من و سامی نزدیک شده و چیز جدیدی را به ما داده است.
اینک ز بهر کشتن اعدای دولتت
نده بدست قهر حسامی گرفت نو
هوش مصنوعی: حال به منظور از بین بردن دشمنان دولتیات، قهر را در دست حسام نو بگیر.