شمارهٔ ۶۵ - خطاب بشاه
ندارم جامه ای ، ای شاه عالم
که با او نزد هر مردم نشینم
زمستانست و چون سیرم برهنه
من غر زن مگر در خم نشینم ؟
شمارهٔ ۶۴ - در حق اتسز: خدایگانا ، سی سال شد که من بنده شمارهٔ ۶۶ - در خواستن شراب: ای ز نور شراب خانهٔ تو
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ندارم جامه ای ، ای شاه عالم
که با او نزد هر مردم نشینم
هوش مصنوعی: من هیچ لباسی ندارم، ای پادشاه جهان، که با آن بتوانم در میان مردم بروم و بنشینم.
زمستانست و چون سیرم برهنه
من غر زن مگر در خم نشینم ؟
هوش مصنوعی: زمستان است و من در حالتی هستم که سیرم از لباس خالی است. چرا باید غرغر کنم؟ مگر نمیتوانم در آرامش به زندگی ادامه دهم؟