شمارهٔ ۶۲ - نیز در حق شمس الدین
ای صدر شرق و غرب خداوند شمس دین
خصم ترا مباد ز انده فراغ دل
آثار شکر تو فضلا را غذای روح
انوار مهر تو عقلا را چراغ دل
در مجلس تو هست مرا رحمت روان
وز رشک بدسگال مرا هست داغ دل
من باغبان مدح تو گشتم ، که هر زمان
نو تحفه ای بصدر تو آرم ز باغ دل
شمارهٔ ۶۱ - د رحق شمس الدین: ای شمس دین و دولت ، ای صدر شرق و غربشمارهٔ ۶۳ - در حق جمال الدین: جمال دین پیمبر ، تو آن سر افرازی
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای صدر شرق و غرب خداوند شمس دین
خصم ترا مباد ز انده فراغ دل
هوش مصنوعی: ای سرزمینهای شرق و غرب، خدای بزرگ، ای آفتاب دین، برای تو ننگ است که دل آشفتگی و ناراحتی را تجربه کنی.
آثار شکر تو فضلا را غذای روح
انوار مهر تو عقلا را چراغ دل
هوش مصنوعی: شیرینی و زیبایی وجود تو برای دانشمندان همچون غذایی است که روحشان را تغذیه میکند و روشنی و محبت تو برای خردمندان مانند نوریست که دلشان را روشن میکند.
در مجلس تو هست مرا رحمت روان
وز رشک بدسگال مرا هست داغ دل
هوش مصنوعی: در محفل تو محبت و رحمت به من میرسد و از حسادت بدخواهان، قلبم داغ و نگران است.
من باغبان مدح تو گشتم ، که هر زمان
نو تحفه ای بصدر تو آرم ز باغ دل
هوش مصنوعی: من به عنوان باغبانی که در صدد تمجید تو هستم، همیشه هدیهای تازه از باغ دل خود به تو تقدیم میکنم.