گنجور

شمارهٔ ۵۸ - نبز در حق شمس الدین

ای شمس دین ، نظام معالی ، جمال ملک
ای زیر پای قدر تو گردون شده بساط
طبع تراست از ستم و بخل اجتناب
رأی تراست با کرم و عدل اختلاط
حساد از خلاف تو در قبصهٔ عنا
احباب از وفاق تو در روضهٔ نشاط
بر آسمان ز هیبت رأی تو آفتاب
لرزان رود چو مرد گنه کار بر صراط
در مهر تو گرفته ملک راه اجتهاد
از کین تو گزیده فلک رسم احتیاط
هرگز نگشت طبع کریم تو منقبض
ورچه بمجلس تو بسی کردن انبساط
بی حد گناه من بکرم عفو کرده ای
عفو یکی گناه به از صد پل و رباط

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شمس دین ، نظام معالی ، جمال ملک
ای زیر پای قدر تو گردون شده بساط
هوش مصنوعی: ای شمس دین، ای نظام برتر و زیبایی ملک، زیر پای تو، آسمان مانند سفره‌ای گسترده شده است.
طبع تراست از ستم و بخل اجتناب
رأی تراست با کرم و عدل اختلاط
هوش مصنوعی: طبیعت تو ایجاب می‌کند که از ستم و خساست دوری کنی، و از طرفی فکر و اندیشه‌ات با generosity و عدالت آمیخته است.
حساد از خلاف تو در قبصهٔ عنا
احباب از وفاق تو در روضهٔ نشاط
هوش مصنوعی: حسادت به خاطر اختلاف تو در ارتباط با دیگران و دوستی‌ها ناشی از توافق و همدلی‌ات در لحظات شاد زندگی است.
بر آسمان ز هیبت رأی تو آفتاب
لرزان رود چو مرد گنه کار بر صراط
هوش مصنوعی: در آسمان، به خاطر اقتدار و قدرت رأی تو، آفتاب به لرزه درمی‌آید، مانند مردی گنهکار که بر پل صراط حرکت می‌کند.
در مهر تو گرفته ملک راه اجتهاد
از کین تو گزیده فلک رسم احتیاط
هوش مصنوعی: در محبت و دلدادگی تو، راه تحقیق و جستجو بسته شده است و به خاطر دشمنی تو، آسمان هم از احتیاط و مراقبت دوری می‌کند.
هرگز نگشت طبع کریم تو منقبض
ورچه بمجلس تو بسی کردن انبساط
هوش مصنوعی: هرگز روح بلند و کریم تو تنگ نشده است، حتی اگر در جمع تو بسیاری از مردم در حال شادی و خوشحالی باشند.
بی حد گناه من بکرم عفو کرده ای
عفو یکی گناه به از صد پل و رباط
هوش مصنوعی: گناه من به قدری زیاد است که قابل شمارش نیست، اما تو با بزرگ‌مهرانه عفو کردی. عفو تو، یکی از گناهان از صد گناه و زخم است.