شمارهٔ ۵۶ - نیز در حق شمس الدین
شمس الدین ای ز فیض مکرمتت
شده اطراف دشت همچو ریاض
تویی از روی قدر آن جوهر
که ترا هست نه فلک اعراض
چشم حق را ز خط تست سواد
روی دین را ز رأی تست بیاض
کرده اعراض طبع تو زان قوم
که وقیعت کنند در اعراض
شده از تیغ حادثات فلک
تن خصمت دوپاره چون مقارض
ای تو چون بدر و صفدان چو نجوم
ای تو چون بحر و سروران چو حیاض
عادت تو تفضل و احسان
سیرت تو تغافل و اغماض
گشته از تازیانهٔ سهمت
اشهب و ادهم جهان مرتاض
منم آن کس ، که از مکام تست
آمده حاصلم همه اغراض
باعطاهای جزل تو نبود
زین سپس حاجتم باستقراض
تا کند در تنم تصرف جان
نکنم از هوای تو اعراض
شمارهٔ ۵۵ - در حق شمس الدین: شمس دین ، کدخدای خاص ملک شمارهٔ ۵۷ - هم در حق شمس الدین: ایا ثنای تو بر جملهٔ خلایق فرض
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.