شمارهٔ ۵ - در مرثیۀ جمال الدین یوسف
از وفات جمال الدین یوسف
مندرس شد رسوم فضل و ادب
صد هزاران هزار عالم و علم
در دو گز خاک رفت ، اینت عجب
رفت شخصی ، که بود سیرت او
فلک علم و حلم را کوکب
همه فضل و بفضل نا مغرور
همه مجد و بمجد نا معجب
بود اندر نسب جمال عجم
بود اندر حسب چراغ عرب
او ز گیتی برفت و از پس او
نه نسب ماند خلق را ، نه حسب
در کمال علو سواری بود
که همی تاخت بر فلک مرکب
ادهم و اشهبش بخاک افگند
خاک بر فرق ادهم و اشهب
که گشاید در خلاص اکنون
بی کسان را زحبس و رنج و تعب؟
که نماید ره نجات اکنون
مفلسان را زدست و یل و هرب؟
تلخ شد نوش محمدت چون زهر
تیره شد روز مفخرت چون شب
از رخ سروری برفت بها
وز دل مهتری برفت طرب
شمع افضال را نماند فروغ
نخل اقبال را نماند رطب
سلب مرگ تا بپوشیدست
یک جهان راست چاک چاک سلب
بسته لب گشت خلق را تا حشر
شد گشاده بنام نیکش لب
نیست مرده بنزد اهل خرد
هر که ذکر جمیل کرد طلب
صبر کن ، ای دل ، اندرین حالت
که رضای خدای به ز غضب
تن فراده ، که بامضای قضا
نکند هیچ سود حرب و هرب
مرگ چون شر بست و هر که بزاد
خورد خواهد شرب ازین مشرب
چون همه خلق را همین پیشست
این جزع کردن از پسش چه سبب؟
شمارهٔ ۴ - در مرثیۀ نصرة الدین اتسز: ز مرگ شاهزاده نصرة الدینشمارهٔ ۶ - در حق شمس الدین وزیر: ای شمی دین جمال تو اصل سعادتست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از وفات جمال الدین یوسف
مندرس شد رسوم فضل و ادب
هوش مصنوعی: با درگذشت جمالالدین یوسف، سنتها و آداب علم و ادب از میان رفتند.
صد هزاران هزار عالم و علم
در دو گز خاک رفت ، اینت عجب
هوش مصنوعی: در این دنیا، تعداد زیادی دانش و علوم وجود دارد که در نهایت، همه آنها به خاک برمیگردند. این موضوع شگفتانگیز و قابل تأمل است.
رفت شخصی ، که بود سیرت او
فلک علم و حلم را کوکب
هوش مصنوعی: شخصی رفت که شخصیت او همچون ستارهای در آسمان علم و خرد بود.
همه فضل و بفضل نا مغرور
همه مجد و بمجد نا معجب
هوش مصنوعی: هر کسی که فضیلت و خوبیهایی دارد، نباید به خود ببالد و فخر کند، و کسانی که به مقام و شرف دست پیدا کردهاند، نباید خود را مفتخر به آن احساس کنند.
بود اندر نسب جمال عجم
بود اندر حسب چراغ عرب
هوش مصنوعی: در نسبت به زیبایی، قوم عجم (غیرعرب) برتری دارند و در نسبت به اصالت و شرافت، قوم عرب مانند چراغی روشن هستند.
او ز گیتی برفت و از پس او
نه نسب ماند خلق را ، نه حسب
هوش مصنوعی: او از دنیا رفت و پس از او نه نَسَب برای مردم باقی ماند و نه افتخارات خانوادگی.
در کمال علو سواری بود
که همی تاخت بر فلک مرکب
هوش مصنوعی: در اوج بلندی و برتری، سوارکاری وجود داشت که به سرعت بر آسمان میتاخت.
ادهم و اشهبش بخاک افگند
خاک بر فرق ادهم و اشهب
هوش مصنوعی: سیاهی و سپیدی او را به زمین افکند، و خاک بر سر سیاهی و سپیدیاش ریخت.
که گشاید در خلاص اکنون
بی کسان را زحبس و رنج و تعب؟
هوش مصنوعی: کدام راهی وجود دارد که میتواند افراد بیکس را از زندان و رنج و زحمت نجات دهد؟
که نماید ره نجات اکنون
مفلسان را زدست و یل و هرب؟
هوش مصنوعی: حالا چه کسی میتواند راه نجاتی برای بیپولها پیدا کند تا از دست مشکلات و سختیها خلاص شوند؟
تلخ شد نوش محمدت چون زهر
تیره شد روز مفخرت چون شب
هوش مصنوعی: نوشیدنی که از محمد گرفتهای، تلخ شد، و روز افتخار به خاطر اینکه شب به تاریکی درآمد، زهرآلود گردید.
از رخ سروری برفت بها
وز دل مهتری برفت طرب
هوش مصنوعی: از چهرهی زیبای سرور، ارزش و قیمت آن رفت و از دل بزرگمرد، شادی و سرور دور شد.
شمع افضال را نماند فروغ
نخل اقبال را نماند رطب
هوش مصنوعی: نور شمع فضایل از بین رفته و ثمر نخل کامیابی نیز از دست رفته است.
سلب مرگ تا بپوشیدست
یک جهان راست چاک چاک سلب
هوش مصنوعی: تا زمانی که مرگ از انسان گرفته شده، یک جهان به شدت پارهپاره و آسیبدیده است.
بسته لب گشت خلق را تا حشر
شد گشاده بنام نیکش لب
هوش مصنوعی: مردم تا روز رستاخیز زبانشان بسته خواهد بود، ولی با نام نیک او در آن روز، زبانها باز خواهد شد.
نیست مرده بنزد اهل خرد
هر که ذکر جمیل کرد طلب
هوش مصنوعی: هر کس که به تعریف و تمجید بپردازد، در نظر اهل خرد زنده است و ارزشمند به شمار میرود.
صبر کن ، ای دل ، اندرین حالت
که رضای خدای به ز غضب
هوش مصنوعی: ای دل، در این وضعیت صبر کن، زیرا خشنودی خداوند از خشم او برتر است.
تن فراده ، که بامضای قضا
نکند هیچ سود حرب و هرب
هوش مصنوعی: تن خود را به خطر نینداز، زیرا تحت تاثیر حوادث ناگزیر، هیچ سودی از جنگ و جدل نخواهی برد.
مرگ چون شر بست و هر که بزاد
خورد خواهد شرب ازین مشرب
هوش مصنوعی: مرگ همچون درختی است که سایهاش را گسترده، و هر کس که زنده است، در نهایت از این منبع نوشیدنی خواهد چشید.
چون همه خلق را همین پیشست
این جزع کردن از پسش چه سبب؟
هوش مصنوعی: چرا وقتی همه انسانها همین سرنوشت را دارند، باید از آن ناراحت و نگران باشیم؟