شمارهٔ ۴۷ - در حق ضیاء الدین عراق وزیر
ایا خوب سیرت وزیری ، که ملک
ندیدست مانندهٔ تو وزیر
عراقی بنام و بود با سخات
خراج عراق و خراسان حقیر
مطیع مثالت وضیع و شریف
غلام جنابت صغیر و کبیر
بدست هوای تو دلها رهین
بدام وفای تو جانه اسیر
طویلیست دست تو در مکرمت
که باد از دست تو حوادث قصیر
بانعام و اکرام ذکر ترا
چو شمسست در گرد عالم مسیر
همه خیر ورزی چو دانستی
که عالم خبیرست و ناقد بصیر
بمن روضه ای آمد از خدمتت
کزان روضهٔ عیش من شد نضیر
کنون بر کشیدم بمدح و ثنات
در آن روضه مانند مرغان صغیر
غدیری همی بایدت از می مرا
برنگ عقیق و ببوی عبیر
که تا اندرین فرخ اوقات عید
همم روضه باشد ، ز تو ، هم غدیر
علا تو بود مر زمین را قرار
یتو باد چشم وزارت قریر
نکوه خواه از لطف تو در بهشت
بد اندیش از عنف تو در سعیر
شمارهٔ ۴۶ - در حق نجم الدین: سوار فضلی ای نجم دین و می سازدشمارهٔ ۴۸ - در مدیحه گوید: چاکران تو گه رزم چو خیاطانند
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.