شمارهٔ ۴۲ - در شکایت از دوری
خدایگانا ، رنج فراق مجلس تو
دراز گشت ، مرین را نهایتی باید
ز بارگاه تو دوری عقوبتیست بزرگ
درین مقابله آخر جنایتی باید
شمارهٔ ۴۱ - لغز در نام قطب: مهی ، کندر سمرقند از لب او شمارهٔ ۴۳ - در مطایبه: هرگز آن راحتم نخواهد شد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خدایگانا ، رنج فراق مجلس تو
دراز گشت ، مرین را نهایتی باید
هوش مصنوعی: خدای بزرگ، درد و رنج دوری از محفل تو بر من بسیار طولانی شده است، باید برای این درد راه حلی پیدا کرد.
ز بارگاه تو دوری عقوبتیست بزرگ
درین مقابله آخر جنایتی باید
هوش مصنوعی: دوری از حضور تو punishmentی بزرگ است و در این شرایط، در نهایت باید به عواقب اشتباهی که انجام دادهام، پی ببرم.