گنجور

شمارهٔ ۳۶ - در مرثیۀ فخرالدین

گزین فخر دین ، آن شجاعی، که چرخ
مرو را بمردی قرینه ندید
بجام رضا همچو مردان مرد
شراب قضا بستد و در کشید
ز دار فنا شد بدار بقا
در آن خطه جای اقامت گزید
مپنداردا، هیچ کوته نظر
که آن شخص در زیر خاک آرمید
بلی ، از جهان فرومایه رفت
و لیکن بفردوس اعلی رسید
بپر سعادت چو روح الامین
بدین سقف زنگارگون بر پرید
چو از عیب هاجان او پاک باد
برون رفت ازین خاکدان پلید

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گزین فخر دین ، آن شجاعی، که چرخ
مرو را بمردی قرینه ندید
هوش مصنوعی: فخر دین، آن مرد شجاعی است که در برابر چرخ زمان، هیچ کسی را به اندازه‌ی خودش با شجاعت و مردانگی ندید.
بجام رضا همچو مردان مرد
شراب قضا بستد و در کشید
هوش مصنوعی: با کمال رضایت و مانند مردان واقعی، سرنوشت خود را پذیرفت و آن را در دل خود جای داد.
ز دار فنا شد بدار بقا
در آن خطه جای اقامت گزید
هوش مصنوعی: از دنیای فانی به سرای جاوید رفته و در آن سرزمین سکنی گزیده است.
مپنداردا، هیچ کوته نظر
که آن شخص در زیر خاک آرمید
هوش مصنوعی: نگران نباش، هیچ شخص تنگ‌نظر و کوته‌فکر نمی‌تواند بر این باور باشد که آن فردی که زیر خاک خوابیده است، به‌سادگی از دنیا رفته و مورد توجه قرار نگرفته است.
بلی ، از جهان فرومایه رفت
و لیکن بفردوس اعلی رسید
هوش مصنوعی: بله، او از دنیای پست و حقیر رفت، اما به بهشت عالی دست یافت.
بپر سعادت چو روح الامین
بدین سقف زنگارگون بر پرید
هوش مصنوعی: سالک باید همچون فرشته وحی، به سوی سعادت پرواز کند و از این محیط آلوده و تیره فزون براند.
چو از عیب هاجان او پاک باد
برون رفت ازین خاکدان پلید
هوش مصنوعی: زمانی که عیب و نقص او به دور از ذهن برود، از این دنیای رایج و آلوده جدا خواهد شد.