گنجور

شمارهٔ ۲۷ - در حق حمیدالدین

با جمال تو ، ای حمیدالدین
رونق ماه و آفتاب نماند
در جهان با مکارم دستت
نام و آوازهٔ سحاب نماند
پیش الطاف تو ز غایت لطف
آب را هیچ قدر و آب نماند
طلعت فضل و چهرهٔ دانش
از ضمیر و در حجاب نماند
تا تو معمار گشته ای، یک گام
در جهان هنر خراب نماند
بی تو ما را ، بحق نعمت تو
در دل و دیده صبر و خواب نماند
تا من از تو جدا شدم بخطا
در دلم فکرت صواب نماند
جامهٔ عیش را تراز برفت
خیمهٔ لهو را طناب نماند
شخص آمال را حیات بشد
جام لذات را شراب نماند
در فراق تو چرخ را با من
جز بلفظ جفا خطاب نماند
هر چه خواهد کنون تواند گفت
که مرا قدرت جواب نماند
بی تو در جمله روزگار مرا
هیچ راحت ز هیچ باب نماند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با جمال تو ، ای حمیدالدین
رونق ماه و آفتاب نماند
هوش مصنوعی: زیبایی تو، ای حمیدالدین، چنان است که دیگر زیبایی‌های ماه و آفتاب هیچ جایگاهی ندارند.
در جهان با مکارم دستت
نام و آوازهٔ سحاب نماند
هوش مصنوعی: در دنیا با ویژگی‌های نیکو و برجسته‌ات، نام و شهرت همچون ابرها باقی نخواهد ماند.
پیش الطاف تو ز غایت لطف
آب را هیچ قدر و آب نماند
هوش مصنوعی: به خاطر محبت‌های تو، دیگر ارزش آب هم هیچ نیست و به کلی بی‌معنا شده است.
طلعت فضل و چهرهٔ دانش
از ضمیر و در حجاب نماند
هوش مصنوعی: وجود نیکویی و چهرهٔ علم از درون و ذهن پنهان نمی‌ماند.
تا تو معمار گشته ای، یک گام
در جهان هنر خراب نماند
هوش مصنوعی: زمانی که تو به عنوان یک معمار به هنر و خلاقیت وارد شده‌ای، هیچ بخشی از جهان هنر دچار نقصان و خرابی نخواهد بود.
بی تو ما را ، بحق نعمت تو
در دل و دیده صبر و خواب نماند
هوش مصنوعی: بدون تو، به درستی دیگر نه در دل و نه در دیده ما صبر و آرامش باقی نمانده است.
تا من از تو جدا شدم بخطا
در دلم فکرت صواب نماند
هوش مصنوعی: زمانی که از تو دور شدم، اشتباهاً در دل من اندیشه‌ای درست باقی نماند.
جامهٔ عیش را تراز برفت
خیمهٔ لهو را طناب نماند
هوش مصنوعی: لباس خوشی و شادی بر تن رفت و دیگر چیزی از خیمهٔ سرگرمی باقی نمانده است.
شخص آمال را حیات بشد
جام لذات را شراب نماند
هوش مصنوعی: آرزوهای شخص به واقعیت پیوست و لذت‌های دنیوی دیگر برای او جذابیتی ندارند.
در فراق تو چرخ را با من
جز بلفظ جفا خطاب نماند
هوش مصنوعی: در غم دوری تو، جز به زبانی نیشدار و بی‌رحمانه، با هیچ کس نمی‌توانم سخن بگویم.
هر چه خواهد کنون تواند گفت
که مرا قدرت جواب نماند
هوش مصنوعی: هر چیزی که بخواهد، می‌تواند بگوید، زیرا من دیگر توانایی پاسخ دادن ندارم.
بی تو در جمله روزگار مرا
هیچ راحت ز هیچ باب نماند
هوش مصنوعی: بدون تو در تمام روزگار، هیچ آسایش و آرامشی از هیچ‌جا برایم باقی نمانده است.