شمارهٔ ۲۴ - در حق صابر بن اسمعیل ترمذی
پیش انواع فضلت ، ای صابر
کثرت اختران قلیل آمد
نظم تو خطهٔ خراسان را
همچو در خلد سلسبیل آمد
نکتهٔ خاطر چو آتش تو
روح را آتش خلیل آمد
بر سر طالبان دانش و فضل
ظل آداب تو ظلیل آمد
خامهٔ تو قصیر و ز سعیش
عمر فضل و هنر طویل آمد
ساکن خانهٔ علوم تویی
غیر تو عابر سبیل آمد
با زبان چو خنجرت ، گه نطق
خنجر صبح دم کلیل آمد
تو اجلی بقدر و دیدن تو
خلق را نعمتی جلیل آمد
اشک چشم من ، ای عزیز المثل
در فراق تو بس ذلیل آمد
مر الم را تنم ملایم گشت
مرعنا را دلم عدیل آمد
صبر کردن ز طلعت چو تویی
عقل را سخت مستحیل آمد
هذیانی ، که در مرض گویند
قطعهٔ من از آن قبیل آمد
در فراق تو سخت معلولم
شاید ار شعر من علیل آمد
شمارهٔ ۲۳ - در مدح احمد بن سعد: مایهٔ حمد و سعد ، احمد سعد شمارهٔ ۲۵ - در حق ملک اتسز: شها ، دست رادت بکردار نیک
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.