شمارهٔ ۶
جانم از عشق تو می بخروشد
دلم از انده تو می جوشد
این همه نامهٔ حسرت خواند
و آن همه جامهٔ محنت پوشد
شخص رنجورم از دست فراق
زهر بر یاد تو چون می نوشد
شادم از عشق تو ، هر چند دلم
باغم عشق بجان می کوشد
گر بمانیم ز عشقت ، یارا
کس بهسیم سرهمان نفروشد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1396/03/15 14:06
محمدرضا
خسته نباشید مرسی که انقدر خوبید خدا خیرتون بده
1396/03/17 10:06
nabavar
کس بسیم سره مان را نفروشد
به نظر می رسد ” را “ اضافه است
کس بسیم سره مان نفروشد
1397/11/04 03:02
جعفر مصباح
با غم عشق ....
1402/06/19 12:09
بردیا
مختصر لطیف به به