گنجور

شمارهٔ ۶۱ - نیز در مدح اتسز

تویی که صبح عدو هیبت تو شام کند
امور ملک مثال تو با نظام کند
زصبح تیغ تو روشن ترست و هیبت او
حیات حاسد تو تیره تر زشام کند
عنایت فلکی نزد تو مقیم شود
سعادت ابدی پیش تو مقام کند
خطای محض بود ، هر که باعطای کفت
حکایت کرم از حر و از غمام کند
بعمر خویش نبیند بجز سلامت نفس
هرآنکه بر تو و انصار تو سلام کند
همی نداند گردون که از جواهر سعد
نثار فرق نکو خواه تو کدام کند ؟
زمانه زهر کند باده را بجام اندر
چو دست حاسد جاه تو کدام کند
کفایت تو بنظم جهان مثال دهد
عنایت تو بکار هدی قیام کند
قیاس نیست مر آن وقفه را که با اعدا کند
خیال خیل نهیب تو در منام کند
زخلق فایح تو مشک بوی تحفه برد
زعزم لایح تو صبح نور وام کند
معالی از قبل کسب مفخرت شب و روز
همی بحبل جوار تو اعتصام کند
چه فخر باشد ازین بیشتر معالی را؟
که خویشتن بجوار تو نیک نام کند
ستانهٔ تو مقام امانی و امنست
خنک تنی که مقام اندرین مقام کند!
بدین حریم اگر طیر و وحش امان گیرند
خدای عز و جل صیدشان حرام کند
بهرکجا که در اطراف عالم آزادیست
مکارم تو مرو را همی غلام کند
یقین شمر که فلک ناتمام نگذارد
بهر چه همت عالیت اهتمام کند
تو عزم کن بهمه کارهای معظم و بس
که چون تو عزم کنی آسمان تمام کند
بانتقام عدو ، شخص خویش رنجه مدار
که خود فلک ز عدوی تو انتقام کند
اگر چو مرغ بد اندیش تو بر آرد پر
برو فضای جهان هیبت تو دام کند
خدایگان ، آنی که چرخ توسن را
سیاس تو بیک تازیانه رام کند
یکی غلام تو تحویل صد پیام دهد
یکی پیام تو تأثیر صد حسام کند
چو دست عدل تو خنجر برآورد ز نیام
زمانه خنجر احداث در نیام کند
هر آن پیام که از صدر تو رود ، گردون
بجان متابعت حکم آن پیام کند
گذر بخاک در تو نکرد یارد اد
و گر کند گذر از راه احترام کند
همیشه تا که بهر ماه ، ماه یک باری
همه منازل گردون بزیر گام کند
قوام ملک تو بادی ، که کار عالم را
همین مهابت تو ملک با قوام کند
زبهر قهر شیاطین مه صیام رسید
که تا بدان دل اسلام شاد کام کند
بمان تو دایم و آن کن ز قهر با حساد
که بر سپاه شیاطین مه صیام کند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تویی که صبح عدو هیبت تو شام کند
امور ملک مثال تو با نظام کند
هوش مصنوعی: تو هستی که صبحگاه با جلوه‌ات، دشمنان را به واداشتن به تسلیم وادار می‌کنی و در شام، سلطنت و حکومت این سرزمین را به نظم و نظام در می‌آوری.
زصبح تیغ تو روشن ترست و هیبت او
حیات حاسد تو تیره تر زشام کند
هوش مصنوعی: نور صبح از تیغ تو بیشتر می‌درخشد و هیبت دشمنان تو، حیاتشان را در مقایسه با شب تاریک می‌کند.
عنایت فلکی نزد تو مقیم شود
سعادت ابدی پیش تو مقام کند
هوش مصنوعی: عنایت آسمانی در کنار تو قرار می‌گیرد و خوشبختی ابدی در نزد تو برقرار می‌شود.
خطای محض بود ، هر که باعطای کفت
حکایت کرم از حر و از غمام کند
هوش مصنوعی: هر کس که با بخشش خود، داستان شیرینی و بزرگی را بازگو کند، در واقع اشتباه بزرگی کرده است.
بعمر خویش نبیند بجز سلامت نفس
هرآنکه بر تو و انصار تو سلام کند
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو و یارانت سلام بفرستد، در عمر خود جز آرامش و سلامت نخواهد دید.
همی نداند گردون که از جواهر سعد
نثار فرق نکو خواه تو کدام کند ؟
هوش مصنوعی: گردونه (دنیا) نمی‌داند که از زیبایی‌ها و خوبی‌های سعد (خوشبختی) چه چیزهایی بر سر نیکان می‌ریزد و این نیکان چه کسانی هستند.
زمانه زهر کند باده را بجام اندر
چو دست حاسد جاه تو کدام کند
هوش مصنوعی: دنیا می‌تواند باده را در جام تلخ کند، اما چه کسی می‌تواند به مقام تو حسادت ورزد؟
کفایت تو بنظم جهان مثال دهد
عنایت تو بکار هدی قیام کند
هوش مصنوعی: بهره‌وری و تأثیر تو در نظم و سامان‌دهی جهان به خوبی مشخص است و رحمت و لطف تو باعث می‌شود که راهنمایی به سمت خیر و راستی شکل بگیرد.
قیاس نیست مر آن وقفه را که با اعدا کند
خیال خیل نهیب تو در منام کند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در خواب، تصور و خیال تو نمی‌تواند وقفه‌ای که برای دشمنان پیش آمده را به درستی توصیف کند. خواب و خیال نمی‌تواند مانند واقعیت، شدت و تأثیر آن وقفه را نشان دهد.
زخلق فایح تو مشک بوی تحفه برد
زعزم لایح تو صبح نور وام کند
هوش مصنوعی: از میان مردم، بوی خوش تو مانند مشک به مشام می‌رسد و از سرزمین تو، صبح با نور تازه‌ای می‌تابد.
معالی از قبل کسب مفخرت شب و روز
همی بحبل جوار تو اعتصام کند
هوش مصنوعی: به خاطر دستاوردهای بزرگ و شگفت‌انگیزی که در شب و روز به دست آمده، همیشه به دامن نزدیک تو پناه می‌آورم.
چه فخر باشد ازین بیشتر معالی را؟
که خویشتن بجوار تو نیک نام کند
هوش مصنوعی: چه افتخاری بیشتر از این وجود دارد که فضل و کمال انسان به واسطه وجود تو شناخته و ستوده شود؟
ستانهٔ تو مقام امانی و امنست
خنک تنی که مقام اندرین مقام کند!
هوش مصنوعی: مقام تو جای امن و آرامش است، خوشا به حال کسی که در این مکان به زندگی ادامه دهد!
بدین حریم اگر طیر و وحش امان گیرند
خدای عز و جل صیدشان حرام کند
هوش مصنوعی: اگر در این مکان مقدس پرندگان و جانوران آزاد شوند و امنیت داشته باشند، خداوند شکار آن‌ها را حرام می‌کند.
بهرکجا که در اطراف عالم آزادیست
مکارم تو مرو را همی غلام کند
هوش مصنوعی: هر کجا که در جهان آزادی وجود دارد، صفات نیکو و اخلاقی تو آنجا را نیز خدمتگزار خود خواهد کرد.
یقین شمر که فلک ناتمام نگذارد
بهر چه همت عالیت اهتمام کند
هوش مصنوعی: به یقین بدان که دوران و سرنوشت اجازه نمی‌دهد به تمام آرزوها و هدف‌های بلندی که داری، برسید، حتی اگر تمام تلاش و کوشش خود را به کار بگیری.
تو عزم کن بهمه کارهای معظم و بس
که چون تو عزم کنی آسمان تمام کند
هوش مصنوعی: با اراده و همت تصمیم بگیر که به کارهای بزرگ بپردازی، زیرا اگر تو با این عزم و اراده قدم برداری، آسمان نیز برای تو تسخیر خواهد شد.
بانتقام عدو ، شخص خویش رنجه مدار
که خود فلک ز عدوی تو انتقام کند
هوش مصنوعی: از انتقام‌جویی و آزار دشمن خود، خودداری کن؛ زیرا سرنوشت و دنیا خود به خاطر دشمنی تو انتقام خواهد گرفت.
اگر چو مرغ بد اندیش تو بر آرد پر
برو فضای جهان هیبت تو دام کند
هوش مصنوعی: اگر مانند یک مرغ نگران و بدبین باشی که پرهایش را بر افراشته، به فضا و دنیای اطراف نگاه کنی، آن وقت زینت و عظمت تو می‌تواند مانند دام‌ها بر بقیه اثر بگذارد.
خدایگان ، آنی که چرخ توسن را
سیاس تو بیک تازیانه رام کند
هوش مصنوعی: ای پروردگار، تو کسی هستی که می توانی با یک تازیانه، اسب چرخ را زیر کنترل خود درآوری.
یکی غلام تو تحویل صد پیام دهد
یکی پیام تو تأثیر صد حسام کند
هوش مصنوعی: کسی برای تو خدمت کرده و هزار پیام را منتقل می‌کند، و کسی دیگر هم پیام تو را به شدت و به طور مؤثر به دیگران می‌رساند.
چو دست عدل تو خنجر برآورد ز نیام
زمانه خنجر احداث در نیام کند
هوش مصنوعی: زمانی که دست عدالت تو به نشانه‌ی قاطعیت به استفاده از قدرتش می‌پردازد، زمانه نیز باید بر اثر این قهر، حالت انفعالی به خود بگیرد و از فعالیت‌های خود بازایستد.
هر آن پیام که از صدر تو رود ، گردون
بجان متابعت حکم آن پیام کند
هوش مصنوعی: هر پیام که از بالای تو صادر شود، آسمان نیز با جان خود پیرو آن پیام خواهد بود.
گذر بخاک در تو نکرد یارد اد
و گر کند گذر از راه احترام کند
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاک تو پا بگذارد، هرگز این کار را با بی‌احترامی نخواهد کرد و اگر هم چنین کند، به خاطر احترامی که به تو دارد، از راهی دیگر می‌رود.
همیشه تا که بهر ماه ، ماه یک باری
همه منازل گردون بزیر گام کند
هوش مصنوعی: هر ماه، به طور دوره‌ای، همه جای دنیا تحت تاثیر حرکات ماه قرار می‌گیرد.
قوام ملک تو بادی ، که کار عالم را
همین مهابت تو ملک با قوام کند
هوش مصنوعی: حکمرانی و ثبات کشور تو به نیرویی وابسته است که عظمت و شکوه تو دنیا را سامان می‌دهد و برقرار می‌گرداند.
زبهر قهر شیاطین مه صیام رسید
که تا بدان دل اسلام شاد کام کند
هوش مصنوعی: برای مقابله با دشمنان و شیاطین، ماه رمضان فرارسیده است تا دل مسلمانان را شاد کند و خوشی به آنها ببخشد.
بمان تو دایم و آن کن ز قهر با حساد
که بر سپاه شیاطین مه صیام کند
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از کسی می‌خواهد که همیشه در کنار او بماند و با حسد و کینه‌ای که در دل دارد، مقابله کند، تا بتواند بر نیروهای منفی و شیاطین غلبه کند.