گنجور

شمارهٔ ۵۵ - در مدح علاءالدوله اتسز

چون علاء دولت و دین دروغا خنجر کشد
رایت اعزاز حق بر گنبد اخضر کشد
تا بود زین سان هلاک خسم او، از آفتاب
هم سپر گیرد بکف گردون و هم خنجر کشد
دهر کی یارد که در راه خلافش پا نهد؟
چرخ کی یارد که از خط وفاقش سر کشد
دست او گنج از برای دین پیغمبر دهد
تیغ او رنج از برای دین پیغمبر کشد
یمن ها حاصل کند اصحاب ‌ایمان را فلک
چون یمین اتسزی تیغ یمانی بر کشد
گردد اندر باغ مینا گر چو کحالان صبا
توتیای او در دریدهٔ عبهر کشد
خنجره او در سر گردون همی منزل کند
هیبت او بر دل شیران همی لشکر کشد
از قبول صدر او بر سر ولی افسر نهد
وز نهیب تیغ او بر سر عدو معجر کشد
باسماع کوس در هیجا حسام اخضرش
از عروق اهل بدعت بادهٔ احمر کشد
رمح ثعبان شکل او هنگام حرب از پشت زین
بدسگالان را بدم مانند ثعبان در کشد
گه لوای مرتبت بر اوج او مهر و مه زند
گه سپاه مکرمت بر گرد بحر و بر کشد
خسروا، اندر جلالت پیکر اقبال تو
دامن رفعت همی بر فرق دو پیکر کشد
بر بداندیش تو مهر مادران دارند زمین
ور نه او را همچو فرزندان چرا در بر کشد
رأی تو اشکال خط غیب را نقطه زند
طبع توا اوراق خط چرخ را مسطر کشد
وقت بخشش ناصح از تو نعمت بی حد برد
روز کوشش حاسد از تو محنت بی مر کشد
کیست گیتی کو دل از مهر تو یکسو برد؟
کیست گردون کو سر از امر تو یکسر کشد
ظاهر ارعزی بود خصم ترا آن نیست عز
تیغ کی باشد بمعنی آنچه نیلوفر کشد؟
هر که حق نعمتت را یک زمان منکر شود
هر زمان از آسمان صد محنت منکر کشد
عالم از بهر تو بنماید، خداوندا، هنر
حادثات بحر غواص از پی گوهر کشد
هر که یابد چون تو مخدومی نجوید غیر تو
کس بجای توتیا در دیدهٔ خاکستر کشد؟
جز بعونت کی زند بهرام گر خنجر زند ؟
جز بیادت کی کشد ناهید گر مزمر کشد؟
تا کف بهرام در عشرت همی خنجر زند
تا لب ناهید در عشرت همی ساغر کشد
از وفاق تو موافق رحمت یزدان برد
وز خلاف تو مخالف زحمت محشر کشد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون علاء دولت و دین دروغا خنجر کشد
رایت اعزاز حق بر گنبد اخضر کشد
هوش مصنوعی: وقتی علاء، که نماد دولت و دین است، به مبارزه بپردازد، پرچم عزت و حق را بر روی گنبد سبز (مسجد النبی) به اهتزاز درمی‌آورد.
تا بود زین سان هلاک خسم او، از آفتاب
هم سپر گیرد بکف گردون و هم خنجر کشد
هوش مصنوعی: تا زمانی که دشمن او به این شکل نابود شود، هم از نور خورشید محافظت می‌کند و هم برای دفاع آماده است.
دهر کی یارد که در راه خلافش پا نهد؟
چرخ کی یارد که از خط وفاقش سر کشد
هوش مصنوعی: دنیا کسی را یاری نمی‌کند که در مسیر نادرست گام بردارد. زمان نیز کسی را پشتیبانی نمی‌کند که از راه درست و توافق خارج شود.
دست او گنج از برای دین پیغمبر دهد
تیغ او رنج از برای دین پیغمبر کشد
هوش مصنوعی: او ثروت و دارایی‌اش را برای حمایت از دین پیامبر اهدا می‌کند و با شمشیرش سختی‌ها و رنج‌ها را برای حفظ آن دین تحمل می‌کند.
یمن ها حاصل کند اصحاب ‌ایمان را فلک
چون یمین اتسزی تیغ یمانی بر کشد
هوش مصنوعی: آسمان، خوشبختی‌ها را برای مؤمنان به ارمغان می‌آورد، همان‌طور که شمشیر یمانی به شکلی شجاعانه و قاطعانه کشیده می‌شود.
گردد اندر باغ مینا گر چو کحالان صبا
توتیای او در دریدهٔ عبهر کشد
هوش مصنوعی: در باغی زیبا و خوش رنگ، اگر مانند عطاران که در انتخاب و استفاده از داروها مهارت دارند، توتیای او را به درستی و به زیبایی آماده کنی.
خنجره او در سر گردون همی منزل کند
هیبت او بر دل شیران همی لشکر کشد
هوش مصنوعی: خنجر او در آسمان جا دارد و شکوه او بر دل شیران تسلط می‌یابد و آنها را به رزم می‌کشاند.
از قبول صدر او بر سر ولی افسر نهد
وز نهیب تیغ او بر سر عدو معجر کشد
هوش مصنوعی: بر اثر پذیرش مقام او، بر سر ولی تاج می‌گذارد و از شدت شمشیر او، دشمن به ستوه آمده و به عقب می‌افتد.
باسماع کوس در هیجا حسام اخضرش
از عروق اهل بدعت بادهٔ احمر کشد
هوش مصنوعی: با ضرب ساز نی در عالم، شمشیر سبز او از رگ‌های اهل بدعت شراب سرخ می‌نوشد.
رمح ثعبان شکل او هنگام حرب از پشت زین
بدسگالان را بدم مانند ثعبان در کشد
هوش مصنوعی: حضور او در میدان جنگ، مانند شکل و حرکت یک مار سمی است که می‌تواند دشمنان را براندازد و در هم فرو برد.
گه لوای مرتبت بر اوج او مهر و مه زند
گه سپاه مکرمت بر گرد بحر و بر کشد
هوش مصنوعی: گاهی پرچم مقام و منزلت او به درخشش آسمان‌های روشن می‌رسد و گاهی لشکر محبت و بزرگواری، دور دریا جمع می‌شوند و او را احاطه می‌کنند.
خسروا، اندر جلالت پیکر اقبال تو
دامن رفعت همی بر فرق دو پیکر کشد
هوش مصنوعی: ای خسرو، در عظمت تو، خوشبختی چون دامن بلندی که بر سر دو تن می‌کشد، به اوج و برتری تو تاکید می‌کند.
بر بداندیش تو مهر مادران دارند زمین
ور نه او را همچو فرزندان چرا در بر کشد
هوش مصنوعی: زمین با مهربانی و محبت مادران خود از بداندیشان حمایت می‌کند، و اگر چنین نبود، چرا باید از آن‌ها مانند فرزندانش پذیرایی کند؟
رأی تو اشکال خط غیب را نقطه زند
طبع توا اوراق خط چرخ را مسطر کشد
هوش مصنوعی: نظر تو می‌تواند شکل‌های ناشناخته را به وضوح بیان کند و استعداد تو می‌تواند طرح‌های عالم هستی را به زیبایی ترسیم کند.
وقت بخشش ناصح از تو نعمت بی حد برد
روز کوشش حاسد از تو محنت بی مر کشد
هوش مصنوعی: زمانی که مشاوری به تو پند و نصیحت می‌کند و تو را می‌بخشید، برکت و نعمت بی‌پایانی به دست می‌آوری. اما وقتی که دشمنان و حسودان برای تو تلاش می‌کنند و از تو کینه دارند، این کینه و حسادت، عذاب و درد بسیاری برای تو به همراه خواهد آورد.
کیست گیتی کو دل از مهر تو یکسو برد؟
کیست گردون کو سر از امر تو یکسر کشد
هوش مصنوعی: کیست که در این دنیا دلش را از عشق تو خالی کند؟ کیست که بتواند دست از فرمان تو بکشد و تمام توجهش را به سوی دیگر معطوف نماید؟
ظاهر ارعزی بود خصم ترا آن نیست عز
تیغ کی باشد بمعنی آنچه نیلوفر کشد؟
هوش مصنوعی: ظاهر اگر چیزی باشد که دشمن تو را به نمایش می‌گذارد، این به معنای واقعی عزت نیست. آیا عزت مانند نیلوفر است که می‌کشد و زنده می‌ماند؟
هر که حق نعمتت را یک زمان منکر شود
هر زمان از آسمان صد محنت منکر کشد
هوش مصنوعی: هر کس حق نعمت‌های تو را برای یک لحظه نادیده بگیرد، همیشه از آسمان بر او مصیبت‌هایی نازل خواهد شد.
عالم از بهر تو بنماید، خداوندا، هنر
حادثات بحر غواص از پی گوهر کشد
هوش مصنوعی: ای خداوند، جهان برای تو به نمایش درمی‌آید؛ هنری که وقایع به نمایش می‌گذارند، مانند غواصی است که به دنبال گوهر در عمق دریا می‌گردد.
هر که یابد چون تو مخدومی نجوید غیر تو
کس بجای توتیا در دیدهٔ خاکستر کشد؟
هوش مصنوعی: هر کسی مانند تو یک سرپرست و مظهر عشق و محبت پیدا کند، دیگر به دنبال کسی غیر از تو نخواهد بود. آیا کسی می‌تواند جای تو را بگیرد و محبت تو را در دل داشته باشد؟
جز بعونت کی زند بهرام گر خنجر زند ؟
جز بیادت کی کشد ناهید گر مزمر کشد؟
هوش مصنوعی: به جز کمک تو، کیست که به بهرام (پادشاه) حمله کند؟ و به جز یاد تو، کیست که ناهید (الهه عشق) بخواند اگر زنگی به صدا درآورد؟
تا کف بهرام در عشرت همی خنجر زند
تا لب ناهید در عشرت همی ساغر کشد
هوش مصنوعی: تا زمانی که بهرام در خوشی و شادکامی زندگی می‌کند و سکوت نمی‌کند، ناهید نیز در این حالت مشغول نوشیدن و لذت بردن است.
از وفاق تو موافق رحمت یزدان برد
وز خلاف تو مخالف زحمت محشر کشد
هوش مصنوعی: از هم‌نشینی و همراهی با تو، رحمت خداوند به من می‌رسد و از مخالفت با تو، عذاب روز قیامت به سراغم خواهد آمد.