گنجور

شمارهٔ ۱۲ - د رمدح شمس الدین ابوالفتح محمد بن علی وزیر

اسباب معالی بکرم کرد مرتب
و احساب بزرگی بمنن کرد مهذب
پیرایهٔ اسلام ، ابوالفتح محمد
آن نزد شهنشاه جهان خاص و مقرب
صدری که برافروخت جهان را هنر او
چون شمس و بدین روی بشمسست ملقب
رایش همه مجدست و بدان مجدنه مغرور
فعلش همه خیرست بدان خیر نه معجب
از نعمت او هست اثر در سر زنبور
وز هیبت او هست نشان در دم عقرب
در لفظ شریفش صف لؤلؤ ابیض
در خلق کریمش نسب عنبر اشهب
آنجا که بود کینش چون خار بود گل
و آنجا که بود مهرش چون روز بود شب
بر قاعدهٔ خدمت او گردش گردون
در دایرهٔ طاعت او جنبش کوکب
طبعش زمعالی و هنر گشته مصور
دستش با یادی و کرم گشته مرکب
ای صدق و صفا بوده ترا پیشه آیین
وی فضل و سخا گشته ترا سیرت و مذهب
درگاه تو ارباب شرف را شده مرجع
دیدار تو اصحاب خرد را شده مطلب
چون بزم کنی زینت ایوانی و مجلس
چون رزم کنی زیور میدانی و مرکب
اسلام بتعظیم تو گشتست معظم
و ایام بتادیب تو گشتست مؤدب
با عدل تو ارقم نزند لاف ز دندان
در عهد تو ضیغم نکند فخر بمخلب
در تقویت ملت و در تربیت ملک
نابوده بعالم چو تو دانا و مجرب
گر صاحب عباد شود زنده بعهدت
باشد بر آداب تو چون کودک مکتب
صدرا ، تن بیچارهٔ من دیر گهی باز
اندر کف احداث جهان مانده معذب
آنکرد بمن چرخ که در حرب نکردست
عبدالملک مروان بر لشکر مصعب
و آن آمده بر جان من از دهر ، که ناید
از کینه حجاج بر اولاد مهلب
چشم بستوه آمد ازدیدن ابنا
جانم بفغان آمد ازین صحبت قالب
الطاف و کرامت تو امروز مرا داد
هم دولت پاینده و هم عیش مطیب
از بر توام هست مهیا همه مطعم
وز لطف توام هست مهنا همه مشرب
تا همچو مربع نبود وضع مثلث
تا همچو مطبق نبود شکل مکعب
تا هیچ صلاحی نبود در کف مظلوم
خاصه شب تاریک به از گفتن : یا رب !
صدر تو گرامی و جناب تو مبارک
رای تو همایون و لقای تو محبب
براهل هدی سایهٔ عدل تو مجدد
تا روز جزا خیمهٔ جاه تو مطنب

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اسباب معالی بکرم کرد مرتب
و احساب بزرگی بمنن کرد مهذب
هوش مصنوعی: وسایل و ابزار زندگی من را با بخشندگی و بزرگواری سامان داد و شخصیت من را به گونه‌ای بهبود بخشید که در نهایت آدمی خوب و آراسته شدم.
پیرایهٔ اسلام ، ابوالفتح محمد
آن نزد شهنشاه جهان خاص و مقرب
هوش مصنوعی: ابوالفتح محمد، زینت اسلام است و او در نزد پادشاه جهان، فردی خاص و محبوب به شمار می‌رود.
صدری که برافروخت جهان را هنر او
چون شمس و بدین روی بشمسست ملقب
هوش مصنوعی: شخصی که با خلاقیت و هنرش جهانی را روشن کرد، مانند خورشید می‌درخشد و به همین دلیل به نام خورشید مشهور است.
رایش همه مجدست و بدان مجدنه مغرور
فعلش همه خیرست بدان خیر نه معجب
هوش مصنوعی: پیشرفت و مقام او بسیار زیاد است و او به همین مقام مغرور شده است. اما اعمالش همیشه نیکوست و نباید به خاطر این نیکویی به خود ببالد.
از نعمت او هست اثر در سر زنبور
وز هیبت او هست نشان در دم عقرب
هوش مصنوعی: از برکات و نعمت‌های او، تأثیراتی در ساختار زنبور مشاهده می‌شود و نشانه‌هایی از جلال و عظمت او در دم عقرب وجود دارد.
در لفظ شریفش صف لؤلؤ ابیض
در خلق کریمش نسب عنبر اشهب
هوش مصنوعی: در کلام باارزشش مانند ردیف مرواریدهای سفید است و در خلقت نیکویش از بوی خوش عنبر برخوردار است.
آنجا که بود کینش چون خار بود گل
و آنجا که بود مهرش چون روز بود شب
هوش مصنوعی: در جایی که دشمنی و بدی وجود دارد، مانند خارهای زشت و زننده است، و در جایی که محبت و دوستی جریان دارد، مانند روشنایی روز، شب و تاریکی وجود ندارد.
بر قاعدهٔ خدمت او گردش گردون
در دایرهٔ طاعت او جنبش کوکب
هوش مصنوعی: بر اساس اصول خدمت او، چرخش دنیا و حرکت ستاره‌ها همه تحت تأثیر پیروی از او قرار دارد.
طبعش زمعالی و هنر گشته مصور
دستش با یادی و کرم گشته مرکب
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ویژگی‌های فردی می‌پردازد. ما می‌فهمیم که شخصی به خاطر خوی و هنر عالی‌اش، بسیار خوش‌طبع و خوش‌نویس شده است. در دستان او با یاد خدا و کرم، همچون مرکبی زیبا شکل گرفته است. به عبارتی، این فرد به خاطر حسن نیت و فطرت نیکش، از هنر و زیبایی‌های بیشتری برخوردار شده است.
ای صدق و صفا بوده ترا پیشه آیین
وی فضل و سخا گشته ترا سیرت و مذهب
هوش مصنوعی: ای صداقت و پاکی، تو همیشه شغل و ویژگی‌ات همین بوده است. همچنین، تو با بزرگی و generosity (سخاوت) به نوعی رفتار می‌کنی که نشان‌دهنده سیرت و مذهب توست.
درگاه تو ارباب شرف را شده مرجع
دیدار تو اصحاب خرد را شده مطلب
هوش مصنوعی: درگاه تو، محل ورود افراد با منزلت شده و ملاقات با تو موضوعی برای کسانی که درک و عقل دارند، گردیده است.
چون بزم کنی زینت ایوانی و مجلس
چون رزم کنی زیور میدانی و مرکب
هوش مصنوعی: وقتی که فضایی را برای شادی و جشن تزیین می‌کنی و مجلس برپا می‌کنی، مثل زمانی است که برای میدان جنگ آماده می‌شوی و اسب و تجهیزات را زیبا می‌کنی.
اسلام بتعظیم تو گشتست معظم
و ایام بتادیب تو گشتست مؤدب
هوش مصنوعی: اسلام به خاطر بزرگی تو بزرگ شده و روزگار به خاطر تربیت تو تربیت یافته است.
با عدل تو ارقم نزند لاف ز دندان
در عهد تو ضیغم نکند فخر بمخلب
هوش مصنوعی: با انصاف تو، هیچ کس نمی‌تواند به قدرت دندانش افتخار کند، و در زمان تو، هیچ شیری نمی‌تواند به چنگال خود فخر بفروشد.
در تقویت ملت و در تربیت ملک
نابوده بعالم چو تو دانا و مجرب
هوش مصنوعی: در تقویت ملت و تربیت کشور، فردی مانند تو که دانا و با تجربه است، در عالم وجود ندارد.
گر صاحب عباد شود زنده بعهدت
باشد بر آداب تو چون کودک مکتب
هوش مصنوعی: اگر صاحب عباد زنده باشد و به عهد تو وفادار بماند، همانند کودکی که در مکتب درس می‌خواند، در آداب و رفتار تو خواهد بود.
صدرا ، تن بیچارهٔ من دیر گهی باز
اندر کف احداث جهان مانده معذب
هوش مصنوعی: به خاطر دشواری‌های زندگی، روح بی‌چاره‌ام در این دنیا گرفتار مشکلات شده و مدت‌هاست که در حال رنج کشیدن است.
آنکرد بمن چرخ که در حرب نکردست
عبدالملک مروان بر لشکر مصعب
هوش مصنوعی: چرخ یا سرنوشت بر من تأثیر گذاشت که در جنگ با مصعب، عبدالملک مروان دست به کار نگردید.
و آن آمده بر جان من از دهر ، که ناید
از کینه حجاج بر اولاد مهلب
هوش مصنوعی: زندگی بر من سختی‌هایی آورده است که به خاطر حسد و کینه حجاج به فرزندان مهلب، هرگز فراموش نخواهد شد.
چشم بستوه آمد ازدیدن ابنا
جانم بفغان آمد ازین صحبت قالب
هوش مصنوعی: چشمم از دیدن موجودات خسته و دل‌زده شد و جانم از این گفتگو به فریاد درآمد.
الطاف و کرامت تو امروز مرا داد
هم دولت پاینده و هم عیش مطیب
هوش مصنوعی: امروز با لطف و مهربانی تو، هم خوشبختی پایدار و هم زندگی خوشی نصیبم شد.
از بر توام هست مهیا همه مطعم
وز لطف توام هست مهنا همه مشرب
هوش مصنوعی: برخورداری از وجود تو موجب فراهم آمدن هر آنچه برای زندگی نیاز دارم است، و لطف توست که به من لذت و شادی می‌بخشد.
تا همچو مربع نبود وضع مثلث
تا همچو مطبق نبود شکل مکعب
هوش مصنوعی: تا زمانی که هر چیزی شبیه به مربع نباشد، وضع مثلث هم به درستی مشخص نیست و تا وقتی که شکل مکعب به طور صحیح و منظم نباشد، نمی‌توان به ساختارهای دیگر مانند مطبق دست یافت.
تا هیچ صلاحی نبود در کف مظلوم
خاصه شب تاریک به از گفتن : یا رب !
هوش مصنوعی: در حالت‌هایی که هیچ امید و نجاتی برای فرد مظلوم وجود ندارد، به ویژه در شب‌های تاریک، بهتر است که تنها به خداوند پناه ببرد و از او کمک بخواهد.
صدر تو گرامی و جناب تو مبارک
رای تو همایون و لقای تو محبب
هوش مصنوعی: سرور شما بزرگوار و مقام شما مبارک است. اندیشه شما با شکوه و ملاقات شما محبوب است.
براهل هدی سایهٔ عدل تو مجدد
تا روز جزا خیمهٔ جاه تو مطنب
هوش مصنوعی: ای سایهٔ عدل تو، ای راهنمای هدایت، تا روز قیامت در خیمهٔ پرشکوه تو خواهیم بود.