بخش ۳۳ - در بیان آنکه نظر عارف به خداست و نظر زاهد به عمل خود. زاهد گوید «من چه کنم؟» عارف گوید «تا حق چه کند؟» خود را فراموش کردهاست بلکه خودی او نماندهاست و مستهلک حق گشته که «هم العارف ربه و هم الزاهد نفسه»
نقل صائب شنو از آن سرور
در بیان صفات این دو نفر
زاهد از ترس گفته «من چه کنم؟
در میان چنین محن چه کنم؟»
عارف از عشق گفته «او چه کند؟
عجب از بهر من خدا چه تَنَد؟»
نظر او بود به سوی خودی
که کنم نیک و نگروم به بدی
نظر این بود به سوی خدا
نگرد دائماً بر وی خدا
نظر الزاهدین فی الافعال
نظر العارفین فی اضمحلال
صحوة الزاهد من الاعمال
سکرة العارف من الاجلال
عمل البر متکا الزاهد
مطمح العارف لدی الواحد
ذا یری نفسه یفعل البر
ذاک للحق شاهد فی السر
ذاک احسانه مدی معدود
عارف الحق هادم المحدود
ذاک فی الارض عمره یفنی
عارف الحق فی البقاء سما
زاهد اندر میان خوف و رجا
عارف الحق طار فوق حجی
مسکن الزاهدین فی ذاالفرش
همة العارفین فی ذی العرش
نیست این را نهایت آن سلطان
بازگو چون شد از فراق و چسان
بخش ۳۲ - دربیان آنکه شعر اولیاء همه تفسیر است و سرّ قرآن زیرا که ایشان از خود نیست گشتهاند و به خدا قائماند. حرکت و سکون ایشان از حق است که «قلبالمؤمن بین اصبعین من اصابع الرّحمن تقلبه کیف یشاء». آلت محضاند در دست قدرت حق؛ جنبش آلت را عاقل به آلت اضافت نکند بخلاف شعر شعراء که از فکرت و خیالات خود گفتهاند و از مبالغههای دروغ تراشیده و غرضشان از آن اظهار فضیلت و خودنمایی بوده است همچون آن بتپرست که بتی را که خود میتراشد معبود خود میکند که «اتعبدون ما تنحتون» شعرا شعر اولیا را که از ترک حرص و فنای نفس آمده است همچو شعر خود میپندارند؛ نمیدانند که در حقیقت فعل و قول ایشان از خالق است، مخلوق را در آن مدخل نیست. زیرا شعر ایشان خودنمایی نیست خدانمایی است مثال این دو شعر چنان باشد که باد چون از طرف گلشن آید بوی گل رساند و چون از گلخن آید بوی ناخوش آورد اگرچه باد یکی است اما به سبب گذرگاه مختلف بویش مختلف شود هر کهرا مشامی باشد فرق هر دو را داند که «المؤمن کیس ممیز» یکی که سیر خاید اگرچه مشک گوید به مشامها بوی سیر رسد و برعکس هرکه مشک خاید و لفظ سیر گوید بوی مشک آید: شعر عاشق بود همه تفسیربخش ۳۴ - استغراق مولانا قدسنا الله بسره العزیز در عشق شمس الدین تبریزی عظم الله ذکره و بیقراری و شور و جوش نمودن بیش از آنچه اوّل داشت: روز و شب در سماع رقصان شد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نقل صائب شنو از آن سرور
در بیان صفات این دو نفر
هوش مصنوعی: داستانی را که صائب نقل میکند، درباره آن شخصی است که در مورد ویژگیهای دو نفر صحبت میکند.
زاهد از ترس گفته «من چه کنم؟
در میان چنین محن چه کنم؟»
هوش مصنوعی: زاهد از خوف و نگرانی ابراز میکند که با این همه مشکلات و سختیها چه باید کرد و چگونه باید رفتار کرد.
عارف از عشق گفته «او چه کند؟
عجب از بهر من خدا چه تَنَد؟»
هوش مصنوعی: عارف در اینجا به بیان احساسی عمیق و شگفتی از عشق میپردازد و میپرسد که محبوب چه تأثیری بر او دارد، در حالی که از این موضوع تعجب میکند که خداوند برای او چه کارهایی انجام میدهد. این احساس نشاندهنده ارتباط عاطفی عمیق و تأمل در مورد عشق و وجود خداوند است.
نظر او بود به سوی خودی
که کنم نیک و نگروم به بدی
هوش مصنوعی: چشم او به سوی من بود، پس من تلاش میکنم تا کارهای خوب انجام دهم و به بدیها توجه نکنم.
نظر این بود به سوی خدا
نگرد دائماً بر وی خدا
هوش مصنوعی: همیشه باید به سمت خداوند توجه داشت و نگاهتان را به او معطوف کنید.
نظر الزاهدین فی الافعال
نظر العارفین فی اضمحلال
هوش مصنوعی: نگاه زاهدان به اعمال، مانند نگاه عارفان به زوال و افول است.
صحوة الزاهد من الاعمال
سکرة العارف من الاجلال
هوش مصنوعی: بیداری زاهد از اعمال خود مانند مستی عارف از بزرگی و عظمت حق است.
عمل البر متکا الزاهد
مطمح العارف لدی الواحد
هوش مصنوعی: عمل نیک پناهگاه پارسایان و هدف آگاهان در نزد خداوند یگانه است.
ذا یری نفسه یفعل البر
ذاک للحق شاهد فی السر
هوش مصنوعی: کسی که نیکوییها را انجام میدهد، در دل خود گواهی بر حقیقت دارد.
ذاک احسانه مدی معدود
عارف الحق هادم المحدود
هوش مصنوعی: این جمله به خوبی نشان میدهد که لطف و احسان او محدود به زمان و مکان خاصی نیست و ویژگیهای عارفان حقیقی را که درک عمیقی از حقیقت دارند، توصیف میکند. او میتواند مرزها و محدودیتها را بشکند و به انسانها کمک کند تا به شناخت بالاتری برسند.
ذاک فی الارض عمره یفنی
عارف الحق فی البقاء سما
هوش مصنوعی: در این دنیا، عمر انسان به سر میآید، اما کسی که حقیقت بقا را میشناسد، در آسمان جاودانه باقی میماند.
زاهد اندر میان خوف و رجا
عارف الحق طار فوق حجی
هوش مصنوعی: زاهد با ترس و امید در میان به سر میبرد، اما عارف حقیقت از مرز دانش فراتر میرود.
مسکن الزاهدین فی ذاالفرش
همة العارفین فی ذی العرش
هوش مصنوعی: جایگاه زاهدان در این دنیا، همین زمین و زندگی مادی است، اما همت و تلاش عارفان در وادی معنوی و نزد خداوند متعال است.
نیست این را نهایت آن سلطان
بازگو چون شد از فراق و چسان
هوش مصنوعی: این موضوع را نمیتوان به راحتی بیان کرد؛ زیرا درد فراق و جدایی این سلطان، عمیق و غیرقابل توصیف است.