بخش ۲۴ - در ستایش معرفت و مقام عشق
هزاران پرده بر قانون عشق است
به هر یک نغمهها ز افسون عشق است
به هر دم عشق پر افسون و نیرنگ
ز هر پرده نوایی دارد آهنگ
ز هر یک پردهای عشق فسون ساز
به قانونی برآرد هردم آواز
ولی داند کسی کاهل خطا نیست
که هر یک نغمه زان قانون جدا نیست
یکی میخانه باشد عشق دلکش
در او میها همه صافی و بیغش
چه از خم چه سبو چه شیشه چه جام
دهد مستی به رندن میآشام
اگر در ظرف ان می فرق باشد
میان بادهها کی فرق باشد
کسی کش دیده بر خم یا سبو نیست
و را در وحدت می گفتگو نیست
به جام و شیشه کی پابست گردد
ز هر جامی خورد سرمست گردد
اگر گوش تو بر اسرار عشق است
همه گفتارها گفتار عشق است
مرا ز افسانه گفتن نیست کامی
که بر نظم کسان بد هم نظامی
سری دارم سراسر شور و سودا
به مشغولی دهم خود را دل آسا
ندارم ننگ از این گر گفت دشمن
گل از باغ کسان داری به دامن
هجوم عشق دل را تنگ دارد
کجا پروای نام و ننگ دارد
به شیرینم نیازی نیست دانی
که بس شیرین لبان دارم نهانی
هزاران بکرها در پرده دارم
که خاطرها فریبم گر برآرم
پی مشغولی این جان غمگین
به بکر دیگران میبندم آیین
چه حاجت گستراندن خوان خود را
خورم بر خوان مردم نان خود را
غرض عشق است و اوصاف کمالش
اگر وحشی سراید یا وصالش
بخش ۲۳ - گفتار اندر دلربایی شیرین از فرهاد مسکین و گفت و شنید آن دو به طریق راز و نیاز در پردهٔ راز: خوشا عشق خوش آغاز خوش انجامبخش ۲۵ - در بیان گرفتاری فرهاد به کمند عشق شیرین: چو دید آن نوش لب شوخ پریزاد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هزاران پرده بر قانون عشق است
به هر یک نغمهها ز افسون عشق است
هوش مصنوعی: عشق دارای قوانین و قواعدی پیچیده و پنهان است که هر کدام از این قواعد، شگفتیها و زیباییهای خاص خود را دارند.
به هر دم عشق پر افسون و نیرنگ
ز هر پرده نوایی دارد آهنگ
هوش مصنوعی: هر لحظه عشق با جادو و فریب، از هر جنسی صدایی دارد که دلنواز است.
ز هر یک پردهای عشق فسون ساز
به قانونی برآرد هردم آواز
هوش مصنوعی: هر بار که یکی از پردههای عشق به یک شکل جادویی به صدا درمیآید، این صدا به طور مداوم و بر پایهای قانونی جدید، به گوش میرسد.
ولی داند کسی کاهل خطا نیست
که هر یک نغمه زان قانون جدا نیست
هوش مصنوعی: ولی کسی که سستعزم و بیتوجه است، نمیداند که هر یک از آواها و آهنگها از همان قانون و قاعده پیروی میکند و اشتباه نمیکند.
یکی میخانه باشد عشق دلکش
در او میها همه صافی و بیغش
هوش مصنوعی: در اینجا به تشبیه میخانه به عشق دلکش پرداخته شده است. درون این میخانه، تمامی نوشیدنیها خالص و بیپرده هستند. این جلوهی زیبای عشق نشان میدهد که در آن همه چیز واقعی و صادق است، بدون هیچ گونه فریب یا ناخالصی.
چه از خم چه سبو چه شیشه چه جام
دهد مستی به رندن میآشام
هوش مصنوعی: هر کدام از ظروف و ظرفها، چه خم، چه سبو، چه شیشه یا جام، میتواند به رندان نابینا از حال و هوای مستی بنوشانید.
اگر در ظرف ان می فرق باشد
میان بادهها کی فرق باشد
هوش مصنوعی: اگر در ظرفی که شراب است تفاوتی باشد، پس در شرابها نیز تفاوتی وجود ندارد.
کسی کش دیده بر خم یا سبو نیست
و را در وحدت می گفتگو نیست
هوش مصنوعی: هیچ کس را نمیبینم که در حال نوشیدن از گلابی یا ظرفی باشد و در این حال در مورد یگانگی و اتحاد صحبت کند.
به جام و شیشه کی پابست گردد
ز هر جامی خورد سرمست گردد
هوش مصنوعی: انسان در زندگی نمیتواند به یک چیز خاص وابسته شود؛ زیرا با نوشیدن از هر جامی، سرمست و شاداب میشود.
اگر گوش تو بر اسرار عشق است
همه گفتارها گفتار عشق است
هوش مصنوعی: اگر گوش تو به رازهای عشق شنوا باشد، هر سخنی که بشنوی، سخنی از عشق است.
مرا ز افسانه گفتن نیست کامی
که بر نظم کسان بد هم نظامی
هوش مصنوعی: من از گفتن داستانهای افسانهای چیزی عاید نمیشوم، زیرا در نظم و ترتیب شعر دیگران به تنهایی جایگاهی ندارم.
سری دارم سراسر شور و سودا
به مشغولی دهم خود را دل آسا
هوش مصنوعی: من دلی پر از احساسات و آرزوها دارم و میخواهم خودم را مشغول کنم تا آرامش پیدا کنم.
ندارم ننگ از این گر گفت دشمن
گل از باغ کسان داری به دامن
هوش مصنوعی: من از این که دشمن بگوید تو گل را از باغ دیگران به دامن داری شرمسار نیستم.
هجوم عشق دل را تنگ دارد
کجا پروای نام و ننگ دارد
هوش مصنوعی: شور و عشق باعث میشود که دل تنگ و نگران شود و در این حال کسی به فکر آبرو و اعتبار خود نیست.
به شیرینم نیازی نیست دانی
که بس شیرین لبان دارم نهانی
هوش مصنوعی: نیازی به شیرینزبان بودن ندارم، چون خودم لبهایی بسیار شیرین و دلربا دارم که در زیر نقاب پنهان است.
هزاران بکرها در پرده دارم
که خاطرها فریبم گر برآرم
هوش مصنوعی: من در دل خود هزاران زیبایی پنهان دارم که اگر آنها را آشکار کنم، خاطرات و احساسات را تحت تأثیر قرار میدهد و فریبنده خواهد بود.
پی مشغولی این جان غمگین
به بکر دیگران میبندم آیین
هوش مصنوعی: به خاطر مشغولیتها و غمهایی که دارم، تصمیم گرفتهام تا برای خودم قوانین و آداب تازهای بر اساس دیگران بیابم و به آنها پایبند شوم.
چه حاجت گستراندن خوان خود را
خورم بر خوان مردم نان خود را
هوش مصنوعی: نیازی نیست که سفرهام را دراز کنم، من نانم را از سفره دیگران میخورم.
غرض عشق است و اوصاف کمالش
اگر وحشی سراید یا وصالش
هوش مصنوعی: مقصود از عشق و ویژگیهای کامل آن است، حتی اگر وحشی این موضوع را بیان کند یا به وصالش بپردازد.