برگردان به زبان ساده
یکی میل است با هر ذره رقاص
کشان هر ذره را تا مقصد خاص
هوش مصنوعی: یک نیرویی وجود دارد که با هر ذره از این عالم به رقص در میآید و آنها را به سمت هدف خاصی هدایت میکند.
رساند گلشنی را تا به گلشن
دواند گلخنی را تا به گلخن
هوش مصنوعی: گلشنی که در اینجا به زیبایی و لطافت اشاره دارد، به جایی میرسد که گلخنی که نماد تنگنا و سختی است، به آن میرسد. این بیانی است از سفر و تلاش برای رسیدن به زیبایی و خوب بودن، حتی اگر در مسیر با مشکلات و سختیهای مختلفی روبرو شویم.
اگر پویی ز اسفل تا به عالی
نبینی ذرهای زین میل خالی
هوش مصنوعی: اگر از پایین به بالا نگاه کنی، هرگز نخواهی توانست ذرهای از این میل و خواسته را خالی بیابی.
ز آتش تا به باد از آب تا خاک
ز زیر ماه تا بالای افلاک
هوش مصنوعی: از آتش تا باد، از آب تا خاک، از زیر ماه تا بالای آسمانها.
همین میل است اگر دانی ، همین میل
جنیبت در جنیبت ، خیل در خیل
هوش مصنوعی: اگر متوجه باشی، این همان تمایل است که در درون تو وجود دارد، این همان رابطهای است که میان انسانها برقرار است، مانند گروهی که در کنار یکدیگر قرار دارند.
سر این رشتههای پیچ در پیچ
همین میل است و باقی هیچ بر هیچ
هوش مصنوعی: این عشق و تمایل است که همه چیز را در زندگی ما شکل میدهد و باقی مسایل و چالشها هیچ ارزش و معنی خاصی ندارند.
از این میل است هر جنبش که بینی
به جسم آسمانی یا زمینی
هوش مصنوعی: هر حرکتی که در اجسام آسمانی یا زمینی مشاهده میکنی، به خاطر همین تمایل و کشش است.
همین میل است کآهن را درآموخت
که خود را برد و بر آهن ربا دوخت
هوش مصنوعی: این ویژگی است که آهن را به سمت آهنربا میکشاند و به او یاد میدهد که چطور خودش را تسلیم کند و به آهنربا بچسبد.
همین میل آمد و با کاه پیوست
که محکم کار را بر کهرباست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی میل و انگیزهای به وجود میآید، به راحتی میتواند به چیز ضعیفی چون کاه متصل شود. مهم این است که فرد باید بر روی کارهای محکم و اصولی تمرکز کند تا مانند کهربا (که سخت و با دوام است) به ثمر برسد. در واقع، اشاره به این دارد که باید به جای چیزهای بیاهمیت، به کارهای بنیادی و باارزش توجه کنیم.
به هر طبعی نهاده آرزویی
تک و پو داده هر یک را به سویی
هوش مصنوعی: هر کسی به تناسب روحیات و خواستههایش آرزوهایی دارد و این آرزوها هر یک به سمت و سویی خاص هدایت میشوند.
برون آورده مجنون را مشوش
به لیلی داده زنجیرش که میکش
هوش مصنوعی: مجنون را از دنیای خارج آوردهاند، بهطرزی آشفته و بیتاب. او را به لیلی سپردهاند و زنجیری به او دادهاند که او را به خود بکشد.
ز شیرین کوهکن را داده شیون
فکنده بیستون پیشش که میکن
هوش مصنوعی: شیرین، زن زیبای کوهکن، از درد و اندوه به فریاد و زاری افتاده و از او خواسته است که بیستون را پیش رویش بسازد تا بتواند به درد دل خود بپردازد.
ز تاب شمع گشته آتش افروز
زده پروانه را آتش که میسوز
هوش مصنوعی: به خاطر نور و حرارت شمع، پروانه به دور آن به پرواز در آمده و در نهایت خودش را در آتش میسوزاند.
ز گل بر بسته بلبل را پر و بال
شکسته خار در جانش که مینال
هوش مصنوعی: بلبلی که از گل فاصله گرفته، به خاطر زخمهای زیاد و درد درونیاش مینالد و پر و بالش شکسته است.
غرض کاین میل چون گردد قوی پی
شود عشق و درآید در رگ و پی
هوش مصنوعی: هرگاه این تمایل در دل قوی شود، عشق شکل میگیرد و در وجود انسان جاری میشود.
وجود عشق کش عالم طفیل است
ز استیلای قبض و بسط میل است
هوش مصنوعی: عشق وجودی است که همه چیز را تحت تأثیر خود قرار میدهد و به وسعت و محدودیتی که در دل آدمی وجود دارد، مرتبط است.
نبینی هیچ جز میلی در آغاز
ز اصل عشق اگر جویی نشان باز
هوش مصنوعی: در آغاز عشق، تنها نشانهای که به چشم میخورد، میل و اشتیاقی است که در دل انسان وجود دارد. اگر به دنبال نشانی از عشق هستی، فقط این میل را میتوانی بیابی.
اگر یک شعله در خود سد هزار است
به اصلش بازگردی یک شرار است
هوش مصنوعی: اگر چه یک شعله ممکن است در ظاهر بزرگ و پرخروش به نظر برسد، ولی وقتی به منبع اصلی خود برمیگردد، به یک آتش کوچک و ناچیز تبدیل میشود.
شراری باشد اول آتش انگیز
کز استیلاست آخر آتش تیز
هوش مصنوعی: شرارهای که در ابتدا بهعنوان یک شعله کوچک و آتشسوزی آغاز میشود، در نهایت به دلیل قدرتش، به آتشی بزرگ و خطرناک تبدیل میشود.
تف این شعله ما را در جگر باد
از این آتش دل ما پر شرر باد
هوش مصنوعی: این شعله جان من را میسوزاند و از این آتش دل من پر از درد و غم است.
ازین آتش دل آن را که داغیست
اگر توفان شود او را فراغیست
هوش مصنوعی: اگر دل کسی از عطش و آتش عشق بیقرار باشد، حتی در سختترین شرایط هم آرامش را خواهد یافت.
کسی کش نیست این آتش فسردهست
سراپا گر همه جانست مردهست
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند این آتش سرد را به حرکت درآورد و اگرچه تمام وجودش را در این راه بگذارد، در واقع مرده است.
اگر سد آب حیوان خورده باشی
چو عشقی در تو نبود مرده باشی
هوش مصنوعی: اگر از آب و زندگی بهرهمند شدهای و عشق در وجودت نیست، مانند آن است که زندگیات بیفایده و مرده است.
مدار زندگی بر چیست برعشق
رخ پایندگی در کیست در عشق
هوش مصنوعی: زندگی بر پایه عشق استوار است و دوام و پایداری در این عشق نهفته است.
ز خود بگسل ولی زنهار زنهار
به عشق آویز و عشق از دست مگذار
هوش مصنوعی: از خودت جدا شو، اما مراقب باش که عشق را رها نکنی و همیشه به آن بچسبی.
به عین عشق آنکو دیدهور شد
همه عیب جهان پیشش هنر شد
هوش مصنوعی: کسی که به حقیقت عشق رسیده است، تمام نواقص دنیای اطرافش را به زیبایی و هنر تبدیل میکند و دیگر هیچ چیز برایش عیب محسوب نمیشود.
هنر سنجی کند سنجیدهٔ عشق
نبیند عیب هرگز دیدهٔ عشق
هوش مصنوعی: کسی که به درستی عشق را میسنج و درک میکند، هرگز عیوب را نمیبیند. در حقیقت، عشق واقعی عیبی ندارد و به زیباییهای آن توجه میشود.