رباعی شمارهٔ ۴۶
ای جان و تنم مطیع و شوق تو مطاع
رفتی و جدا زان رخ خورشید شعاع
هیهات که جان وداع تن کرد و نداد
چندان مهلت که تن شتابد به وداع
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای جان و تنم مطیع و شوق تو مطاع
رفتی و جدا زان رخ خورشید شعاع
هوش مصنوعی: ای جان و تن من به تو فرمانبردار است و آرزوی تو برای من ارزش و اعتبار دارد. تو همچون شعاعی از خورشید هستی که از من جدا شدهای.
هیهات که جان وداع تن کرد و نداد
چندان مهلت که تن شتابد به وداع
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان پذیرفت که جان از بدن جدا شود و فرصت کافی برای بدن نداشته باشد تا با این جدایی وداع کند.

وحشی بافقی