رباعی شمارهٔ ۳
شد یار و به غم ساخت گرفتار مرا
نگذاشت به درد دل افکار مرا
چون سوی چمن روم که از باد بهار
دل میترقد چو غنچه، بییار، مرا
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد یار و به غم ساخت گرفتار مرا
نگذاشت به درد دل افکار مرا
هوش مصنوعی: دوست من به مشکلاتی که دارم پی برد و به من کمک کرد، اما او مرا تنها گذاشت تا با افکار و دردهای خودم دست و پنجه نرم کنم.
چون سوی چمن روم که از باد بهار
دل میترقد چو غنچه، بییار، مرا
هوش مصنوعی: وقتی به سوی باغ میروم، دل من مثل غنچهای که در بهار و بدون همراه است، میلرزد و نگران میشود.
حاشیه ها
1395/08/23 13:10
عزیز الی
مصراع دوم به این شکلی که هست با مصراع اول از حیث معنی در تضاد است. احتمالاً شکل درست آن، چنین بوده است: "بگذاشت به درد دل افگار مرا".