شمارهٔ ۴۲ - هجو خواجه
ای خواجه هجو ریشه فرو میبرد، بترس
شاخیست این که میندهد میوهٔ بهی
حاکم تو باش و جانب خود گیر و حکم کن
کردم در این معامله من با تو کوتهی
شاعر اگر تو باشی و از من طمع کنی
این وعدهها دهم که تو دادی و میدهی
هم خود بگو که از پی تحریر هجو من
یک لحظه کاغذ و قلم از دست مینهی ؟
شمارهٔ ۴۱ - بنای بخت بنیاد: اساس این بنای بخت بنیادشمارهٔ ۴۳ - تاریخ علم: زیب عالم علم شاه خلیل الله است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خواجه هجو ریشه فرو میبرد، بترس
شاخیست این که میندهد میوهٔ بهی
هوش مصنوعی: ای آقا، مراقب باش؛ زیرا انتقاد و زبانزد مردم مانند ریشهای است که در زمین فرو میرود. این شاخ که به نظر میرسد نمیوهٔ خوبی بدهد، در واقع ممکن است خطرناک باشد.
حاکم تو باش و جانب خود گیر و حکم کن
کردم در این معامله من با تو کوتهی
هوش مصنوعی: حاکم تو باش و به نفع خود عمل کن، من در این معامله با تو کوتاه آمدم و راضی شدم.
شاعر اگر تو باشی و از من طمع کنی
این وعدهها دهم که تو دادی و میدهی
هوش مصنوعی: اگر تو شاعر باشی و به من امید ببندی، من هم وعدههایی که تو به من دادهای و میدهی را به تو خواهم داد.
هم خود بگو که از پی تحریر هجو من
یک لحظه کاغذ و قلم از دست مینهی ؟
هوش مصنوعی: بفرما خودت بگو، وقتی که مشغول نوشتن انتقاد و تمسخر من هستی، آیا برای یک لحظه هم کاغذ و قلم را کنار میگذاری؟