گنجور

شمارهٔ ۲۸ - داروی کاری

زن جلبی رفته و در همچو من
کرده سخنهای پریشان رقم
می‌روم و می‌خرم و می‌خورم
داروی کاری که براند شکم
پس ز پی جایزه‌اش بر دهن
میریم و میریم و میریم

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زن جلبی رفته و در همچو من
کرده سخنهای پریشان رقم
هوش مصنوعی: زنی زیبا رفته و در دل من سخنانی نامنظم و پر از احساس به جا گذاشته است.
می‌روم و می‌خرم و می‌خورم
داروی کاری که براند شکم
هوش مصنوعی: من به جایی می‌روم، چیزی می‌خرم و می‌خورم دارویی برای درمان مشکلی که باعث درد و ناراحتی می‌شود.
پس ز پی جایزه‌اش بر دهن
میریم و میریم و میریم
هوش مصنوعی: ما به خاطر رسیدن به پاداشش، در پی آن هستیم و مدام در تلاش و حرکتیم.