شمارهٔ ۲۶ - یعنی کشک
نام جویا کنون که دیده ابر
هست چون چشم عاشقان پراشک
خانهای دارم از عنایت شاه
که برد دیگ حجله بر وی رشک
آرد در خم ،برنج در انبان
گوشت بر سیخ و روغن اندر مشک
نیست دانم که در ولایت تو
هست و کم قیمت است یعنی کشک
شمارهٔ ۲۵ - ماه نا تمام: مهی که از افق طبع بنده طالع شدشمارهٔ ۲۷ - بر تخت نشستن شاه اسماعیل: شاه تهماسب خسرو عادل
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نام جویا کنون که دیده ابر
هست چون چشم عاشقان پراشک
هوش مصنوعی: اکنون که چشمان عاشقان پر از اشک است، خواهان نام کسی باش که در جستجوی اویند و همچون ابر در آسمان است.
خانهای دارم از عنایت شاه
که برد دیگ حجله بر وی رشک
هوش مصنوعی: من یک خانه دارم که به خاطر لطف و محبت شاه ساخته شده و به اندازهای زیباست که باعث حسادت دیگران میشود.
آرد در خم ،برنج در انبان
گوشت بر سیخ و روغن اندر مشک
هوش مصنوعی: در انباری برنج ذخیره شده و گوشت برای پخت آماده است که روی سیخ قرار گرفته و روغن نیز در مشک قرار دارد. این جمله محتوای غذایی و مواد لازم برای تهیه یک وعده غذایی را توصیف میکند و نشاندهنده آمادهسازی برای پخت و پز است.
نیست دانم که در ولایت تو
هست و کم قیمت است یعنی کشک
هوش مصنوعی: نمیدانم در سرزمین تو چه خبر است و چیزهایی که ارزش کمی دارند، مانند کشک هستند.