گنجور

شمارهٔ ۱۷ - استر گرسنه

می‌رسم از راه و دارم استری کز باب جوع
قوت دندان ندارد ورنه قنطر می‌خورد
حرص کاهش هست تا حدی که گر بگذارمش
کهگل دیوار این ده را سراسر می‌خورد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می‌رسم از راه و دارم استری کز باب جوع
قوت دندان ندارد ورنه قنطر می‌خورد
هوش مصنوعی: من از راه می‌رسم و سوار بر اسبی هستم که از شدت گرسنگی نتوانسته خوراک کافی برایش بیابم، وگرنه می‌توانست با اشتها بیشتر غذا بخورد.
حرص کاهش هست تا حدی که گر بگذارمش
کهگل دیوار این ده را سراسر می‌خورد
هوش مصنوعی: حرص و طمع انسان تا جایی است که اگر بگذاریم، می‌تواند همه چیز را در اطرافش از بین ببرد، حتی زیبایی‌های طبیعی و جلوه‌های دلنشین.