گنجور

شمارهٔ ۴۶

ابر است و اعتدال هوای خزانی است
ساقی بیا که وقت می ارغوانی است
در زیر ابر ساغر خورشید شد نهان
روز قدح کشیدن و عیش نهانی است
ساقی بیا و جام می مشکبو بیار
این دم که باد صبح به عنبر فشانی است
می هست و اعتدال هوا هست و سبزه هست
چیزی که نیست صحبت یاران جانی است
یاری به دست‌آر موافق تو وحشیا
کان یار باقی است و خود این جمله فانی است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابر است و اعتدال هوای خزانی است
ساقی بیا که وقت می ارغوانی است
هوش مصنوعی: هوا دلپذیر و معتدل است و ابرها در آسمان وجود دارند. ای ساقی، بیا و بگذار که وقت نوشیدن شراب رنگ ارغوانی را غنیمت شماریم.
در زیر ابر ساغر خورشید شد نهان
روز قدح کشیدن و عیش نهانی است
هوش مصنوعی: در زیر ابری، نور خورشید پنهان شده است و این زمان مناسب برای نوشیدن و لذت بردن در خفا است.
ساقی بیا و جام می مشکبو بیار
این دم که باد صبح به عنبر فشانی است
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و جام می خوشبو را بیاور، زیرا در این لحظه، نسیم صبح بوی عطر خوشی را پخش می‌کند.
می هست و اعتدال هوا هست و سبزه هست
چیزی که نیست صحبت یاران جانی است
هوش مصنوعی: در اینجا می‌گوید که همه چیز در اطراف خوب و دلپذیر است؛ نوشیدنی، هوای مطبوع و سبزه‌های خوش‌نما وجود دارد، اما چیزی که غیبتش حس می‌شود، صحبت و هم‌صحبتی با دوستان است که جان را شاداب می‌کند.
یاری به دست‌آر موافق تو وحشیا
کان یار باقی است و خود این جمله فانی است
هوش مصنوعی: به دنبال دوستی باش که با تو هم‌نوا و هم‌دل باشد، زیرا آن دوست واقعی باقی می‌ماند و خود این عبارت نیز دنیوی و زودگذر است.

خوانش ها

شمارهٔ ۴۶ به خوانش محمدرضا خوشدل
شمارهٔ ۴۶ به خوانش عندلیب