گنجور

شمارهٔ ۳۸۰

جایی روم که جنس وفا را خرد کسی
نام متاع من به زبان آورد کسی
یاری که دستگیری یاری کند کجاست
گر سینه‌ای خراشد و جیبی درد کسی
یاریست هر چه هست و ز یاری غرض وفاست
یاری که بیوفاست کجا می‌برد کسی
دهقان چه خوب گفت چو می‌کند خاربن
شاخی کش این بر است چرا پرورد کسی
وحشی برای صحبت یاران بی‌وفا
خاطر چرا حزین کند و غم خورد کسی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جایی روم که جنس وفا را خرد کسی
نام متاع من به زبان آورد کسی
هوش مصنوعی: به جایی می‌روم که کسی از صداقت و وفا چیزی نگوید و نامی از من به عنوان کالا و محصول نیاورد.
یاری که دستگیری یاری کند کجاست
گر سینه‌ای خراشد و جیبی درد کسی
هوش مصنوعی: کمک کننده‌ای که در زمان نیاز، دست یاری به سوی دیگران دراز کند کجاست، اگر کسی دردی دارد یا در دلش غمی است؟
یاریست هر چه هست و ز یاری غرض وفاست
یاری که بیوفاست کجا می‌برد کسی
هوش مصنوعی: همه چیز در این دنیا به نوعی به همکاری و کمک یکدیگر بستگی دارد. هدف از این کمک و یاری، وفاداری و دوستی است. اگر یاری دلسوز و وفاداری نباشد، دیگر کسی نمی‌تواند در این مسیر پیش برود یا چیزی به دست آورد.
دهقان چه خوب گفت چو می‌کند خاربن
شاخی کش این بر است چرا پرورد کسی
هوش مصنوعی: دهقان به خوبی اشاره می‌کند که وقتی درخت خاربن را می‌کند، این کار به خاطر این است که ببیند چرا کسی این درخت را نگهداری نکرده است. به نوعی، او به ارزش مراقبت و پرورش اشاره دارد.
وحشی برای صحبت یاران بی‌وفا
خاطر چرا حزین کند و غم خورد کسی
هوش مصنوعی: وحشی چرا خودش را ناراحت کند و غمگین باشد در مورد دوستی‌های بی‌وفا و بی‌احساس؟

خوانش ها

شمارهٔ ۳۸۰ به خوانش عندلیب