گنجور

شمارهٔ ۳۷۹

چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری
برو و بکش دو جامی که بسی ملال داری
دل تست فارغ از غم که شراب عیش خوردی
تو به عیش کوش و مستی که فراغ بال داری
تو نشسته در مقابل من و صد خیال باطل
که به عالم تخیل به که اتصال داری
به کدام علم یارب به دل تو اندر آیم
که ببینم و بدانم که چه در خیال داری
به ترشح عنایت غم باز مانده‌ای خور
تو که کاروان جانها به لب زلال داری
چه خوش است از تو وحشی ز شراب عشق مستی
که نه خستهٔ فراقی نه غم وصال داری

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری
برو و بکش دو جامی که بسی ملال داری
هوش مصنوعی: چه چیزی به کلفت می‌فروشی، چه اتفاقی افتاده و حال و روزت چطور است؟ برو و دو جام بنوش که خیلی ناراحت هستی.
دل تست فارغ از غم که شراب عیش خوردی
تو به عیش کوش و مستی که فراغ بال داری
هوش مصنوعی: دل تو از غم‌ها آزاد است، زیرا که از شراب لذت نوشیدی. پس به خوش‌گذرانی و شادی بپرداز، چرا که در آرامش و راحتی به سر می‌بری.
تو نشسته در مقابل من و صد خیال باطل
که به عالم تخیل به که اتصال داری
هوش مصنوعی: تو در مقابل من نشسته‌ای و پر از افکار بیهوده‌ای که به دنیای تخیل و خیالات پیوند دارد.
به کدام علم یارب به دل تو اندر آیم
که ببینم و بدانم که چه در خیال داری
هوش مصنوعی: ای خدای من، کدام دانش و آگاهی لازم است که با دل تو پیوند برقرار کنم تا بتوانم آنچه در ذهنت می‌گذرد را ببینم و درک کنم؟
به ترشح عنایت غم باز مانده‌ای خور
تو که کاروان جانها به لب زلال داری
هوش مصنوعی: در مقابل لطف الهی غم و اندوهی نداری، تو که زندگی‌ات به زیبایی و طراوت سرشار است و جان‌ها در کنار تو به آرامش رسیده‌اند.
چه خوش است از تو وحشی ز شراب عشق مستی
که نه خستهٔ فراقی نه غم وصال داری
هوش مصنوعی: چقدر خوب است وقتی که به خاطر عشق تو دچار حالتی عاشقانه و مستی هستم. در این حالت نه از دوری خسته‌ام و نه از شوق وصل رنج می‌برم.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۷۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1389/07/24 06:09
احسان

بیت سوم مصرع سوم.. سد . باید به صد تغییر داده بشه.. منظور عدد صد هست..
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1399/11/27 19:01
Polestar

املای صد در اصل با سین بوده و در بسیاری اشعار بزرگان هم با همین سین نوشته شده.
بعدها برای اینکه با سدّ به معنای حائل اشتباه نشود، با صاد نوشته شده