شمارهٔ ۳۷۸
من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی
رقیبان را به قتلم شادمان کردی ، نکو کردی
به کنج کلبهٔ ویران غم نومیدم افکندی
مرا با جغد محنت همزبان کردی ، نکو کردی
ز کوی خویشتن راندی مرا از سنگ محرومی
ز دستت آنچه میآمد چنان کردی ، نکو کردی
شدی از مهربانی دوست با اغیار و بد با من
مرا آخر به کام دشمنان کردی ، نکو کردی
چو وحشی راندهای از کوی خویشم آفرین برتو
من سرگشته را بیخان و مان کردی، نکو کردی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی
رقیبان را به قتلم شادمان کردی ، نکو کردی
هوش مصنوعی: تو به من اندوهگین آسیب زدی، کار خوبی بود که رقیبانم را از این موضوع خوشحال کردی.
به کنج کلبهٔ ویران غم نومیدم افکندی
مرا با جغد محنت همزبان کردی ، نکو کردی
هوش مصنوعی: در گوشهی کلبهای ویران، ناامیدی و غم مرا در آغوش گرفتند و تو مرا به جمع جغدهای غم و اندوه پیوند دادی. این کار را خوب انجام دادی.
ز کوی خویشتن راندی مرا از سنگ محرومی
ز دستت آنچه میآمد چنان کردی ، نکو کردی
هوش مصنوعی: تو مرا از دنیای خود راندهای و به من اجازه ندادهای تا از آنچه که در دسترس بود، بهرهمند شوم. اما در نهایت، آنچه انجام دادی به شکل نیکوئی بود.
شدی از مهربانی دوست با اغیار و بد با من
مرا آخر به کام دشمنان کردی ، نکو کردی
هوش مصنوعی: به خاطر محبتهایی که به دیگران کردی و به من بد کردی، در نهایت مرا به کام دشمنانم کشاندی. واقعاً کار خوبی کردی!
چو وحشی راندهای از کوی خویشم آفرین برتو
من سرگشته را بیخان و مان کردی، نکو کردی
هوش مصنوعی: وقتی که من مانند یک حیوان وحشی از سرزمین خود رانده شدم، تو با برخورد خوب و مهربانیات من را که گمگشته و بیسرپناه بودم، به حال خود رها نکردی و این کارت ستودنی است.
حاشیه ها
1392/07/04 02:10
اسماعیل.خ
نکو کردی یا نگو کردی؟کدوم درسته
1392/07/04 09:10
امیر
درووووووووووود گنجور و گنجوریهای عزیز.نکو کردی درست است
1400/06/06 10:09
آروین یوسفی
هر چه با من بد میکنی، باز بیشتر دوستت دارم. نکو کردی جانا