شمارهٔ ۳۸
بازم از نو خم ابروی کسی در نظر است
سلخ ماه دگر و غرهٔ ماه دگر است
آنکه در باغ دلم ریشه فرو برده ز نو
گرچه نوخیز نهالیست ، سراپا ثمر است
توتی ما که به غیر از قفس تنگ ندید
این زمان بال فشان بر سر تنگ شکر است
بشتابید و به مجروح کهن مژده برید
که طبیب آمد و در چارهٔ ریش جگر است
آنکه بیند همه عیبم نرسیدست آنجا
که هنرها همه عیب و همه عیبی هنراست
از وفای پسران عشق مرا طالع نیست
ورنه از من که در این شهر وفادارتر است ؟
وحشی عاقبت اندیش از آنسو نروی
که از آن چشم پرآشوب رهی پرخطر است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل ۳۸ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1391/10/30 08:12
بهارک
در بیت سوم توتی را باید به شکل طوطی نوشت، منظور پرنده است
1398/06/12 18:09
محمد
در بیت دوم "توتی" البته در اینجا منظور پرنده طوطی است
لغتنامه دهخدا
توتی . (اِ) توتک است و معرب آن توطی (کذا) است . (فرهنگ جهانگیری ). مرغ معروف که طوطی گویند. (فرهنگ رشیدی ). طوطی . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به طوطی شود. || جهاز. کشتی . (برهان ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ). کشتی ، و شاهد آن به نظر نرسید ...