گنجور

شمارهٔ ۳۸

بازم از نو خم ابروی کسی در نظر است
سلخ ماه دگر و غرهٔ ماه دگر است
آن‌که در باغ دلم ریشه فرو برده ز نو
گرچه نوخیز نهالیست ، سراپا ثمر است
طوطی ما که به غیر از قفس تنگ ندید
این زمان بال‌فشان بر سر تُنگ شکر است
بشتابید و به مجروح کهن مژده برید
که طبیب آمد و در چارهٔ ریش جگر است
آن‌که بیند همه عیبم نرسیدست آن‌جا
که هنرها همه عیب و همه عیبی هنر است
از وفای پسران عشق مرا طالع نیست
ورنه از من که در این شهر وفادارتر است ؟
وحشیِ عاقبت اندیش، از آنسو نروی
که از آن چشم پرآشوب رهی پرخطر است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بازم از نو خم ابروی کسی در نظر است
سلخ ماه دگر و غرهٔ ماه دگر است
هوش مصنوعی: دوباره زیبایی و جذابیت چشم‌نواز کسی در ذهنم است، در حالی که همچنان به پایان یک ماه دیگر نزدیک می‌شوم و به جوانب تازه‌ای از زندگی فکر می‌کنم.
آن‌که در باغ دلم ریشه فرو برده ز نو
گرچه نوخیز نهالیست ، سراپا ثمر است
هوش مصنوعی: آن کسی که در دل من جای گرفته و دوباره جوانه زده، هرچند که هنوز کوچک و نوپا باشد، اما تمام وجودش پر از میوه و فایده است.
طوطی ما که به غیر از قفس تنگ ندید
این زمان بال‌فشان بر سر تُنگ شکر است
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که جز قفس کوچک چیزی ندیده، حالا در فضایی آزاد و زیبا پرواز می‌کند و بر سر تنگی پر از شکر نشسته است.
بشتابید و به مجروح کهن مژده برید
که طبیب آمد و در چارهٔ ریش جگر است
هوش مصنوعی: بی‌درنگ به مجروح قدیمی خبر بدهید که پزشک رسید و در درمان زخم دل او راهی وجود دارد.
آن‌که بیند همه عیبم نرسیدست آن‌جا
که هنرها همه عیب و همه عیبی هنر است
هوش مصنوعی: آشکار است که کسی که تمام عیب‌های من را می‌بیند، خود به آن دقت نکرده که همه هنرها نیز ممکن است عیب‌هایی داشته باشند و در واقع، عیوب در هنرها هم وجود دارد.
از وفای پسران عشق مرا طالع نیست
ورنه از من که در این شهر وفادارتر است ؟
هوش مصنوعی: من به وفاداری پسران عشق امیدوار نیستم، و گرنه من که در این شهر وفادارتر هستم؟
وحشیِ عاقبت اندیش، از آنسو نروی
که از آن چشم پرآشوب رهی پرخطر است
هوش مصنوعی: بهتر است به سمت آنجا نروی، زیرا که در آنجا مسیری پرخطر و پر از مشکلات وجود دارد. این راه ممکن است لطمات زیادی به تو وارد کند.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۸ به خوانش محمدرضا خوشدل
غزل ۳۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1391/10/30 08:12
بهارک

در بیت سوم توتی را باید به شکل طوطی نوشت، منظور پرنده است

1398/06/12 18:09
محمد

در بیت دوم "توتی" البته در اینجا منظور پرنده طوطی است
لغت‌نامه دهخدا
توتی . (اِ) توتک است و معرب آن توطی (کذا) است . (فرهنگ جهانگیری ). مرغ معروف که طوطی گویند. (فرهنگ رشیدی ). طوطی . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به طوطی شود. || جهاز. کشتی . (برهان ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ). کشتی ، و شاهد آن به نظر نرسید ...