گنجور

شمارهٔ ۳۷۴

شوقیست غالب بر دلم ازنو، به دل جا کرده‌ای
جانم گرفته در میان عشق هجوم آورده ای
ای صید کش صیاد من تاب کمندت بازده
تا چند دست و پا زند صید گلو افشرده‌ای
ای عقل برچین این دکان از چار سوی عافیت
کامد به بد مستی برون رطل پیایی خورده‌ای
چون معدن الماس شد از عمزهٔ تو سینه‌ام
رحمی که پهلو می‌نهد آنجا دل آزرده‌ای
ای غیر ،دل داری تو هم اما دلت را نور کو
در هر مزار افتاده است اینسان چراغ مرده‌ای
گو مرغ آبی ره بتاب از ما سمندر مشربان
یعنی به آتش در شدن ناید ز هر افسرده‌ای
وحشی چه معنیها که تو کردی به این صورت عیان
تا ره به این معنی برد کو پی به معنی برده‌ای

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شوقیست غالب بر دلم ازنو، به دل جا کرده‌ای
جانم گرفته در میان عشق هجوم آورده ای
هوش مصنوعی: شوقی تازه و فراوان در دلم بوجود آمده است، تو به دل من راه یافته‌ای و جانم را در عشق به دست گرفته‌ای و حمله‌ای به دلم آورده‌ای.
ای صید کش صیاد من تاب کمندت بازده
تا چند دست و پا زند صید گلو افشرده‌ای
هوش مصنوعی: ای شکارچی، کمندت را به من بازگردان تا دیگر طعمه‌ام نلرزد و گلویم فشرده نشود.
ای عقل برچین این دکان از چار سوی عافیت
کامد به بد مستی برون رطل پیایی خورده‌ای
هوش مصنوعی: ای عقل، این دکان که پر از آسایش و راحتی است را ببند، زیرا بیداری و هوشیاری به چیزی جز بدی و مستی منجر نمی‌شود. تو نیز در این حال، با سنگینی از مسکرات به سر آمده‌ای.
چون معدن الماس شد از عمزهٔ تو سینه‌ام
رحمی که پهلو می‌نهد آنجا دل آزرده‌ای
هوش مصنوعی: سینه‌ام به خاطر محبت و تأثیر عمیق تو به ارزشمندی الماس تبدیل شده است؛ جایی که دل غمگینی در آن آرام می‌گیرد.
ای غیر ،دل داری تو هم اما دلت را نور کو
در هر مزار افتاده است اینسان چراغ مرده‌ای
هوش مصنوعی: ای غیر، تو هم دلی داری، اما نور دل تو کجاست؟ در هر گوری که افتاده‌ای، مانند چراغی خاموش به نظر می‌رسی.
گو مرغ آبی ره بتاب از ما سمندر مشربان
یعنی به آتش در شدن ناید ز هر افسرده‌ای
هوش مصنوعی: ای پرنده آبی، از ما دور شو و به سوی سمندر برو، زیرا این آب در آتش نمی‌سوزد و هیچ‌کس از هر کس غمگین نمی‌شود.
وحشی چه معنیها که تو کردی به این صورت عیان
تا ره به این معنی برد کو پی به معنی برده‌ای
هوش مصنوعی: وحشی، چه معانی زیبایی که تو با این شکل واضح بیان کردی تا کسی را راهی کند که به این معنا پی ببرد.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۷۴ به خوانش محمدرضا خوشدل
شمارهٔ ۳۷۴ به خوانش عندلیب