شمارهٔ ۳۶۷
گذشتم از درت بر خاک سد جا چشم تر مانده
ببین کز اشک سرخم سد نشان بر خاک در مانده
بیا بنگر که غمناکیست چشم آرزو بر در
به امید نگاهی بر سراین رهگذر مانده
بجز من هر کرا دیدی ز بیماران غم گشتی
هنوز از کف منه خنجر که بیمار دگر مانده
برآمد عمرها کز دور دیدم نخل بالایش
هنوزم آن قد و رفتار در پیش نظر مانده
به هر کس گفته بیتقریب وحشی عرض حال خود
که در بزمت به این تقریب یک دم بیشتر مانده
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گذشتم از درت بر خاک سد جا چشم تر مانده
ببین کز اشک سرخم سد نشان بر خاک در مانده
هوش مصنوعی: از کنار در تو عبور کردم و بر روی خاک مانده، چشمانم پر از اشک است. نگاه کن که چگونه اثر اشک های من بر خاک باقی مانده و نشان از غم و اندوهم دارد.
بیا بنگر که غمناکیست چشم آرزو بر در
به امید نگاهی بر سراین رهگذر مانده
هوش مصنوعی: بیا و ببین که چقدر دلگیر است چشمهای پر از آرزو که به در خیره شدهاند و منتظر یک نگاه از این رهگذر هستند.
بجز من هر کرا دیدی ز بیماران غم گشتی
هنوز از کف منه خنجر که بیمار دگر مانده
هوش مصنوعی: اگر غیر از من کسی را دیدی که از درد و رنج بیماران غمگین شده، هنوز زمان آن نرسیده که خنجر را از دست من بگیری؛ چون که بیمار دیگری هنوز به من نیاز دارد.
برآمد عمرها کز دور دیدم نخل بالایش
هنوزم آن قد و رفتار در پیش نظر مانده
هوش مصنوعی: زمان زیادی گذشته، اما هنوز در ذهنم تصویر درخت بلند نخل با آن قد و رفتارش باقی مانده است.
به هر کس گفته بیتقریب وحشی عرض حال خود
که در بزمت به این تقریب یک دم بیشتر مانده
هوش مصنوعی: به هر کسی که بیمبالاتی میکند، وحشی حال و روزش را گفته و یادآور شده است که در محفل، فقط یک لحظه بیشتر باقی مانده است.