گنجور

شمارهٔ ۳۶۵

صاف طرب آماده کن ترتیب عشرتخانه ده
بنشین و بنشان غیر را ، پیمانه خور ، پیمانه ده
نقل وفا در بزم نه تا رام گردد مدعی
مرغی که نبود در قفس او را فریب دانه ده
تا گرم گردد هر زمان هنگامه‌ای در کوی تو
طفلان بازی دوست را زنجیر این دیوانه ده
با لاابالی مشربان خوش‌بر سر میدان درآ
دستار را آشفته کن تابی بر آن رندانه ده
گر پیش او گشتی خجل سهل است این خفت بکش
وحشی شکایت تا به کی تخفیف این افسانه ده

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صاف طرب آماده کن ترتیب عشرتخانه ده
بنشین و بنشان غیر را ، پیمانه خور ، پیمانه ده
هوش مصنوعی: دستگاه شادی را آماده کن و ترتیب جشن و شادمانی را بده. بنشین و دیگران را نیز بنشان. برای خود و دیگران شراب آماده کن و پیمانه پر کن.
نقل وفا در بزم نه تا رام گردد مدعی
مرغی که نبود در قفس او را فریب دانه ده
هوش مصنوعی: اگر در جمع و میخوارگی وفاداری را بگویید، فقط ممکن است با وعده‌های فریبنده کسی که در قفس نبوده را به دام بیندازید.
تا گرم گردد هر زمان هنگامه‌ای در کوی تو
طفلان بازی دوست را زنجیر این دیوانه ده
هوش مصنوعی: تا هر وقت که دلشوره و شورو هیجان در کوچه‌ و خیابان تو بوجود آید، فرزندانت در حال بازی با عشق و محبت، باید زنجیر این دیوانگی را بپوشند.
با لاابالی مشربان خوش‌بر سر میدان درآ
دستار را آشفته کن تابی بر آن رندانه ده
هوش مصنوعی: با حالت بی‌خیالی و شوق، به میدان بیا و به هم ریختن موهایت ادامه بده تا به آن حالتی شورانگیز و جذاب برسی.
گر پیش او گشتی خجل سهل است این خفت بکش
وحشی شکایت تا به کی تخفیف این افسانه ده
هوش مصنوعی: اگر در حضور او شرمنده شدی، نگران نباش، این را تحمل کن، وحشی، تا کی می‌خواهی از این داستان شکایت کنی؟ کمی از این افسانه کم کن.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۶۵ به خوانش عندلیب