گنجور

شمارهٔ ۳۳۷

ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن
سعی دارد محنت هجران تو هم امداد کن
عیش خسرو چیست با شیرین به طرف جوی شیر
رحم گو بر جان محنت دیدهٔ فرهاد کن
ناقهٔ لیلی به سرعت رفت و از آشفتگی
راه گم کردست مجنون ای جرس فریاد کن
ای که یک دم فارغ از یاد رقیبان نیستی
هیچ عیبی نیست ما را نیز گاهی یاد کن
غافلی وحشی ز ترک چشم تیر انداز او
تیر جست ای صید غافل چشم بر صیاد کن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن
سعی دارد محنت هجران تو هم امداد کن
هوش مصنوعی: ای مرگ، مرا از رنج و درد جدایی تو رها کن. کوشش دارم تا در این مصیبت، یاری‌ام کنی.
عیش خسرو چیست با شیرین به طرف جوی شیر
رحم گو بر جان محنت دیدهٔ فرهاد کن
هوش مصنوعی: زندگی خسرو با شیرین در کنار جوی شیر چه معنایی دارد؟ ای رحم بر جان فرهاد که در تعب و درد زندگی کشیده است.
ناقهٔ لیلی به سرعت رفت و از آشفتگی
راه گم کردست مجنون ای جرس فریاد کن
هوش مصنوعی: عست لیلی با شتابی زیاد رفت و مجنون، در اثر تشویش و سردرگمی، مسیر را گم کرده است. ای ناقوس، بلند فریاد بزن!
ای که یک دم فارغ از یاد رقیبان نیستی
هیچ عیبی نیست ما را نیز گاهی یاد کن
هوش مصنوعی: ای کسی که هیچ وقت از یاد رقیبان خود غافل نیستی، اشکالی ندارد اگر گاهی ما را هم به یاد بیاوری.
غافلی وحشی ز ترک چشم تیر انداز او
تیر جست ای صید غافل چشم بر صیاد کن
هوش مصنوعی: ای بی‌خبر و بی‌دقت! از تیرانداز بی‌رحم غافل نباش. ای صید ناآگاه، حواست را جمع کن و به شکارچی نگاه کن.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۳۷ به خوانش محمدرضا خوشدل
شمارهٔ ۳۳۷ به خوانش عندلیب