گنجور

شمارهٔ ۳۲۵

هست هنوز ماه من چشم و چراغ دیگران
سبزهٔ او هنوز به از گل باغ دیگران
خلق روان به هر طرف بهر سراغ یار من
بیهده من چرا روم بهر سراغ دیگران
رسته گلم ز بام و در جای دگر چرا روم
با گل خود چه می‌کنم سبزهٔ باغ دیگران
من که میسرم شود صافی جام او چرا
در دل خود کنم گره درد ایاغ دیگران
وحشی از او علاج کن سوز درون خویش را
فایده چیست سوختن از تف داغ دیگران

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هست هنوز ماه من چشم و چراغ دیگران
سبزهٔ او هنوز به از گل باغ دیگران
هوش مصنوعی: ماه من هنوز وجود دارد و همچنان چشم و چراغ دیگران است. سبزه او از گل‌های باغ دیگران هم زیباتر است.
خلق روان به هر طرف بهر سراغ یار من
بیهده من چرا روم بهر سراغ دیگران
هوش مصنوعی: جمعیت به هر سو می‌رود تا محبوب من را پیدا کند، اما چرا من باید به دنبال دیگران بروم؟
رسته گلم ز بام و در جای دگر چرا روم
با گل خود چه می‌کنم سبزهٔ باغ دیگران
هوش مصنوعی: من از باغ خودم، گلی روییده‌ام و حالا نمی‌دانم به کجا بروم. هیچ دلیلی ندارد با گل خودم، در باغ دیگران کاری کنم.
من که میسرم شود صافی جام او چرا
در دل خود کنم گره درد ایاغ دیگران
هوش مصنوعی: من که به راحتی می‌توانم از شر دردها و مشکلات خود رها شوم، چرا باید در دل خود، غم و اندوه دیگران را انباشته کنم؟
وحشی از او علاج کن سوز درون خویش را
فایده چیست سوختن از تف داغ دیگران
هوش مصنوعی: باید از او دردی که در دل داری درمانی پیدا کنی. چه فایده‌ای دارد که به خاطر آتش دیگری بسوزی؟

خوانش ها

شمارهٔ ۳۲۵ به خوانش محمدرضا خوشدل
شمارهٔ ۳۲۵ به خوانش عندلیب