گنجور

شمارهٔ ۳۲۲

به دل دیرین بنایی بود کندم
به جای او ز نو طرحی فکندم
خریدارانه چشمی دید سویم
نگفت اما هنوز از چون و چندم
قبولی زان نگه می‌یابم ای بخت
بسوزان بهر چشم بد سپندم
نگهبانت به سوی فتنه و ناز
فریبم می‌دهند و می‌برندم
ره پر تیغ و تیر غمزه پیش است
خداوندا نگه دار از گزندم
برو وحشی تو صید زلف او باش
که من جای دگر سر در کمندم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به دل دیرین بنایی بود کندم
به جای او ز نو طرحی فکندم
هوش مصنوعی: من بنای قدیمی را از دل خود برداشتم و به جای آن از نو طرحی تازه ساختم.
خریدارانه چشمی دید سویم
نگفت اما هنوز از چون و چندم
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که کسی به من نگاه می‌کند و نظرش را در مورد من بیان نمی‌کند، اما هنوز هم از جزئیات و ماهیت من کنجکاو است.
قبولی زان نگه می‌یابم ای بخت
بسوزان بهر چشم بد سپندم
هوش مصنوعی: من از نگاه آن معشوق خوشبختی می‌یابم، ای قسمت، برای چشم بد، به آتش بسوز!
نگهبانت به سوی فتنه و ناز
فریبم می‌دهند و می‌برندم
هوش مصنوعی: نگهبانم به سمت فتنه و تزویر می‌فرستد و مرا به دام می‌اندازد.
ره پر تیغ و تیر غمزه پیش است
خداوندا نگه دار از گزندم
هوش مصنوعی: راهی پر از سختی و خطرات ناشی از تیر و تیغ دشمنان و فریب‌هاست. خداوندا، تو مرا از آسیب‌ها و گزندها محفوظ بدار.
برو وحشی تو صید زلف او باش
که من جای دگر سر در کمندم
هوش مصنوعی: برو و به دنبال زیبایی او باش، چون من در جایی دیگر گرفتار شده‌ام و توجهی به این مسئله ندارم.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۲۲ به خوانش محمدرضا خوشدل