شمارهٔ ۳۰۹
دیریست که رندانه شرابی نکشیدیم
در گوشهٔ باغی می نابی نکشیدیم
چون سبزه قدم بر لب جویی ننهادیم
چون لاله قدح بر لب آبی نکشیدیم
بر چهره کشیدیم نقاب کفن افسوس
کز چهرهٔ مقصود نقابی نکشیدیم
بسیار عذابی که کشیدیم ولیکن
دشوارتر از هجر عذابی نکشیدیم
وحشی به رخ ما در فیضی نگشودند
تا پای طلب از همه بابی نکشیدیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیریست که رندانه شرابی نکشیدیم
در گوشهٔ باغی می نابی نکشیدیم
هوش مصنوعی: مدتی است که به صورت زیرکانه مشروب نخوردهایم و در گوشهٔ باغی هم جرعهای از شراب ناب ننوشیدهایم.
چون سبزه قدم بر لب جویی ننهادیم
چون لاله قدح بر لب آبی نکشیدیم
هوش مصنوعی: ما زمانی که سبزه به لب جوی نرسیده بود، قدم نکردیم و وقتی که لاله به لب آب نرسید، قدحی پر نکردیم.
بر چهره کشیدیم نقاب کفن افسوس
کز چهرهٔ مقصود نقابی نکشیدیم
هوش مصنوعی: بر روی صورت خود پوششی از کفن کشیدیم، افسوس که برای چهرهٔ معشوق هیچ پوششی نیاوردیم.
بسیار عذابی که کشیدیم ولیکن
دشوارتر از هجر عذابی نکشیدیم
هوش مصنوعی: ما عذابهای زیادی را تجربه کردیم، اما هیچکدام از آنها به اندازهی رنج جدایی سخت و دردناک نبود.
وحشی به رخ ما در فیضی نگشودند
تا پای طلب از همه بابی نکشیدیم
هوش مصنوعی: درخوشی و سعادتی که از نظر دیگران به ما میرسد، ما هیچگاه درخواست نکردیم، تا زمانی که به دنبال خواستههایمان از هر در و باب نرفتیم.