گنجور

شمارهٔ ۳۰۳

برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم
اگر چو باد روی تند همچو گرد بیایم
هزار مرحله دورم فکند چرخ ز کویت
به جستجوی تو چون گرد باد فرد بیایم
مکن مکن که پشیمان شوی چو بر سر راهت
به عزم داد دل پر ز داغ و درد بیایم
به سوی ملک عدم گرچه از جفای تو رفتم
اگر به لطف بگویی که باز گرد بیایم
مگو نیامده‌ای سوی ما بگو که چگونه
به صحبتی که مرا کس طلب نکرد بیایم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم
اگر چو باد روی تند همچو گرد بیایم
هوش مصنوعی: برو، من با دل شکسته و چهره‌ای زرد به تو می‌رسم. اگر مانند باد با سرعت و به شکل گرد و غبار بیایم.
هزار مرحله دورم فکند چرخ ز کویت
به جستجوی تو چون گرد باد فرد بیایم
هوش مصنوعی: هزار بار چرخ زمان من را از مسیر تو دور کرده، اما من مانند گردباد به سوی تو می‌آیم.
مکن مکن که پشیمان شوی چو بر سر راهت
به عزم داد دل پر ز داغ و درد بیایم
هوش مصنوعی: نگزار که پشیمان شوی، وقتی من با دل پر از غم و درد به سمت تو می‌آیم.
به سوی ملک عدم گرچه از جفای تو رفتم
اگر به لطف بگویی که باز گرد بیایم
هوش مصنوعی: هرچند به خاطر بدی‌های تو از این دنیا رفته‌ام، اما اگر با لطف و محبت بگویی که برگرد، دوباره باز می‌گردم.
مگو نیامده‌ای سوی ما بگو که چگونه
به صحبتی که مرا کس طلب نکرد بیایم
هوش مصنوعی: نگو که به سوی ما نیامده‌ای، بگو چگونه می‌توانم به گفت‌وگویی که هیچ‌کس مرا دعوت نکرده، بیایم؟

خوانش ها

شمارهٔ ۳۰۳ به خوانش رضا خوشدل
شمارهٔ ۳۰۳ به خوانش عندلیب