گنجور

شمارهٔ ۳۰

گهی از مهر یاد عاشق شیدا کند یا رب
چو شیدایی ببیند هیچ یاد ما کند یا رب
گرفتم کان مسافر نامه سوی من روان سازد
چسان قاصد من گمنام را پیدا کند یا رب
به آه و نالهٔ شبها اسیرم کرد و فارغ شد
چرا با تیره روز خود کسی اینها کند یا رب
به بازار جنون افتاد وحشی بی سر زلفش
بد افتادست کارش، ترک این سودا کند یا رب

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گهی از مهر یاد عاشق شیدا کند یا رب
چو شیدایی ببیند هیچ یاد ما کند یا رب
هوش مصنوعی: گاهی معشوق به یاد عاشق دیوانه‌اش می‌افتد، ای خدای بزرگ! و وقتی که شیدایی را می‌بیند، حتی لحظه‌ای هم یاد ما می‌کند، ای خدای بزرگ!
گرفتم کان مسافر نامه سوی من روان سازد
چسان قاصد من گمنام را پیدا کند یا رب
هوش مصنوعی: من پیامی از مسافری دریافت کرده‌ام و در این فکر هستم که چگونه قاصدی که ناشناس است، این خبر را به من برساند. ای پروردگار، کمک کن.
به آه و نالهٔ شبها اسیرم کرد و فارغ شد
چرا با تیره روز خود کسی اینها کند یا رب
هوش مصنوعی: در شب‌ها با ناله و آه‌هایش مرا به بند کشید و نمی‌دانم چرا کسی با سرنوشت تاریک خود این کارها را می‌کند، ای خدا!
به بازار جنون افتاد وحشی بی سر زلفش
بد افتادست کارش، ترک این سودا کند یا رب
هوش مصنوعی: وحشی در حالتی از دیوانگی به بازار رفته و به خاطر زیبایی محبوبش سرگردان و آشفته است. او در این وضعیت غریب، دعا می‌کند که یا از این عشق دور شود یا به نوعی از این شرایط رهایی یابد.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۰ به خوانش محمدرضا خوشدل
غزل ۳۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/04/22 14:07

زیبا