گنجور

شمارهٔ ۲۹۱

انجام حسن او شد پایان عشق من هم
رفت آن نوای بلبل بی برگ شد چمن هم
کرد آنچنان جمالی در کنج خانه ضایع
بر عشق من ستم کرد بر حسن خویشتن هم
بدمستی غرورش هنگامه گرم نگذاشت
افسرده کرد صحبت بر هم زد انجمن هم
گو مست جام خوبی غافل مشو که دارد
این دست شیشه پر کن سنگ قدح شکن هم
آن بت که بود افتاد از طاق کعبه دل
وز کفر شد پشیمان آن کافر کهن هم
جان کندن عبث را بر خود کنیم شیرین
یکچند کوه می‌کند بیهوده کوهکن هم
وحشی حدیث تلخست بار درخت حرمان
گویند تلخ کامان زین تلختر سخن هم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

انجام حسن او شد پایان عشق من هم
رفت آن نوای بلبل بی برگ شد چمن هم
هوش مصنوعی: حسنی که او انجام داد، عشق من را به پایان رساند. صدای زیبای بلبل هم به پوچی رسید و دیگر چمن نیز رنگ و بویی ندارد.
کرد آنچنان جمالی در کنج خانه ضایع
بر عشق من ستم کرد بر حسن خویشتن هم
هوش مصنوعی: او به گونه‌ای زیبا در گوشه‌ای از خانه خود را نادیده گرفته و بر عشق من ظلم کرده است، در حالی که این کار به زیبایی خود نیز آسیب می‌زند.
بدمستی غرورش هنگامه گرم نگذاشت
افسرده کرد صحبت بر هم زد انجمن هم
هوش مصنوعی: باده‌نوشی و خودبزرگ‌بینی او باعث شد که در لحظه‌ی شادابی، نه تنها بی‌حالی را بپذیرد، بلکه نیز جمع دوستان را به هم بریزد و گفتگوها را مختل کند.
گو مست جام خوبی غافل مشو که دارد
این دست شیشه پر کن سنگ قدح شکن هم
هوش مصنوعی: شراب خوبی را بنوش و غافل نباش، زیرا این دست تو می‌تواند شیشه را پر کند و همچنین سنگی در اختیار دارد که قادر است جام را بشکند.
آن بت که بود افتاد از طاق کعبه دل
وز کفر شد پشیمان آن کافر کهن هم
هوش مصنوعی: آن معبودی که در طاق کعبه قرار داشت، اکنون افتاده است و کسی که قبلاً کافر بود، حال از کفرش پشیمان شده است.
جان کندن عبث را بر خود کنیم شیرین
یکچند کوه می‌کند بیهوده کوهکن هم
هوش مصنوعی: زندگی را بیهوده سخت و عذاب‌آور نکنیم، بلکه کمی شیرینی و خوشی به آن اضافه کنیم، زیرا همان‌طور که کوه‌نوردی که به دل کوه می‌رود، وقتی هدفی ندارد، بسیار بیهوده و خسته‌کننده خواهد بود.
وحشی حدیث تلخست بار درخت حرمان
گویند تلخ کامان زین تلختر سخن هم
هوش مصنوعی: قصه‌ای تلخ در مورد درخت ناکامی وجود دارد. کسانی که کامشان تلخ است، این سخن را حتی تلخ‌تر از حرف‌های دیگر می‌دانند.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۹۱ به خوانش محمدرضا خوشدل
شمارهٔ ۲۹۱ به خوانش عندلیب