گنجور

شمارهٔ ۲۸

قصهٔ می خوردن شبها و گشت ماهتاب
هم حریفان تو می‌گویند پیش از آفتاب
آگهم از طرح صحبت تا شمار نقل بزم
گر نسازم یک به یک خاطر نشانت بی حساب
مجلسی داری و ساغر می‌کشی تا نیمشب
روز پنداری نمی‌بینیم چشم نیمخواب
باده گر بر خاک ریزی به که در جام رقیب
می‌خورد با او کسی حیف از تو و حیف از شراب
وحشی دیوانه‌ام در راستگوییها مثل
خواه راه از من بگردان خواه رو از من بتاب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل ۲۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1392/01/03 13:04

فکر می کنم در مصرع دوم از بیت سوم دو چشم نیمخواب وزن را از لکنت در می آوردو شاید اصل شعر اینگونه باشد و سهو تایپی صورت پذیرفته.!

1392/01/03 13:04

در مصرع دوم از بیت سوم وزن شعر با دو چشم نیمخواب درست تر است.

1397/02/02 08:05
رضا کاشی زنوزی

به نظر بنده حقیر منظور شاعر به خلقت آدم و حسادت شیطان مربوط میشود زیرا می بر خاک ریختن در اشعار عراقی و حافظ و دیگر شاعران نیز منظور خلقت انسان بود ه. برای مثال از عراقی ......از خمستان ج عه ای بر خاک ریخت . جنبشی در آدم و حوا نهاد.. و حافظ ...... دوش دیدم که مالیک در میخانه زدند .گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند .ووووو بسیار از این موارد گفته شده ولی زیبای سخن عراقی بی بدیل است