شمارهٔ ۲۷۰
عشق ما پرتو ندارد ما چراغ مردهایم
گرم کن هنگامهٔ دیگر که ما افسردهایم
گر همه مرهم شوی ما را نباشی سودمند
کز تو پر آزردگی داریم و بس آزردهایم
لخت لخت است این جگر چون خود نباشد لخت لخت؟
که مگر دندان حسرت بر جگر افشردهایم
در نمیگیرد به او نیرنگ سازیهای ما
گرچه ز افسون آب از آتش برون آوردهایم
وحشی آن چشمت اگر خواند به خود نادیده کن
کان فریب است اینکه ما صد بار دیگر خوردهایم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشق ما پرتو ندارد ما چراغ مردهایم
گرم کن هنگامهٔ دیگر که ما افسردهایم
هوش مصنوعی: عشق ما نور و روشنی ندارد، ما مانند چراغی خاموش هستیم. لطفاً در زمان دیگر که حال ما بهتر است، ما را گرم کن، زیرا اکنون دچار افسردگی و ناامیدی هستیم.
گر همه مرهم شوی ما را نباشی سودمند
کز تو پر آزردگی داریم و بس آزردهایم
هوش مصنوعی: اگر تو تمامی درمانها و تسکینها باشی، باز هم برای ما فایدهای نداری، زیرا ما از تو فقط رنج و درد کشیدهایم و جز آزار چیزی دریافت نکردهایم.
لخت لخت است این جگر چون خود نباشد لخت لخت؟
که مگر دندان حسرت بر جگر افشردهایم
هوش مصنوعی: وقتی وجودم بیپروا و بدون لباس خالی است، چطور میتوانم این حس افسردگی و درد را که در دل دارم پنهان کنم؟ ما از حسرت و آرزوهایمان به شدت رنج میبریم و این درد را در دل خود فشردهایم.
در نمیگیرد به او نیرنگ سازیهای ما
گرچه ز افسون آب از آتش برون آوردهایم
هوش مصنوعی: به او نیرنگهای ما تأثیری ندارد، حتی اگر به ظاهر کارهای عجیبی انجام داده باشیم.
وحشی آن چشمت اگر خواند به خود نادیده کن
کان فریب است اینکه ما صد بار دیگر خوردهایم
هوش مصنوعی: اگر آن چشمان زیبا تو را به خود فراخوانند، نادیده بگیر، چرا که این فقط فریبی است که ما صد بار دیگر نیز به آن مبتلا شدهایم.
حاشیه ها
1403/11/21 05:01
محمدرضا خوشدل
سلام بیت سوم مصرع دو( کم مگر) در همه دیوان ها نوشته شده و اینجا (که مگر) است. ممنون میشیم اگر اشتباهی صورت گرفته تصحیح و گر نسخه ای بدین شکل نوشته شده اطلاع دهید.
با سپاس از دقت، پیگیری و سخت کوشی عزیزان گنجور